بعد از اینکه موو-کیول، مری رو میبوسه یه نگاه معنی دار به جونگ-این میکنه و جونگ-اینم پوزخند میزنه و میره. مری هم که خشکش زده به موو-کیول میگه تو الان چیکار کردی؟ موو-کیول هم عین خیالش نیست و میگه ترسوندمت؟ مری یهو جلوی لباشو میگیره و میدوئه میره بیرون میشینه از قیافه ش معلومه که قلبش انقدر تند میزنه که داره میترکه. موو-کیول میاد دنبالش، اشک توی چشمای مری جمع شده و بهش میگه اولین بارم بود. موو-کیول هم فکر میکنه یهو یادش میاد که توی بازی میگفت تاحالا نبوسیده و خیلی ناز دست به سرش میکشه و میگه آخ یادم رفته بود، متأسفم. میره میشینه جلوی مری و میگه منو بزن تا خالی بشی. مری هم با مشت محکم میکوبه پشت موو-کیول و همینطور که گریه میکنه میگه اولین بوسه باید با کسی باشه که واقعا عاشقشی، تویه عوضی، دختر باز. جونگ-این هم سرکار خیلی عمیق توی فکره و حواسش به کارش نیست. یهو از سو-جون می پرسه از موو-کیول کی جدا شده؟ الان موو-کیول با کسی قرار داره؟ سو-جون هم میگه یک سال پیش توی تولدم... تا اونجا که میدونم الان با کسی قرار نداره. عاشق نمیشه و دوست نداره با کسی عروسی کنه. جونگ-اینم دوباره میره توی فکر. موو-کیول توی خونه ش داره کار میکنه که یهو دستکش نصفه رو میبینه و با خودش میگه حتما اگه درست حسابی بوسش میکردم (آخه درست حسابی بوسش نمیکرد) میزد در گوشم و با ناراحتی دستکشو پرت میکنه. مری هم نمیتونه بخوابه و هی به بوس موو-کیول فکر میکنه. فرداش مری سر کار به جونگ-این میگه تو که ما رو دیدی؟ دیگه دست بردار. ولی جونگ-این با کمال پرویی میگه نه تازه انگیزه م بیشتر شده میخوام بیشتر تلاش کنم. توی جلسه ی کارشون نویسنده هه از ایده ی مری خوشش میاد و میگه به عنوان دستیارش کار کنه. تصادفی مری میشنوه که مدیر بانگ (همون عوضیه که گیر داده به موو-کیول) داره با موو-کیول درمورد یه قرارداد حرف میزنه.
مری میره خونه ی موو-کیول و میبینه خونه نیست تا میشینه روی مبل اون قرارداد رو میبینه و داره نگاش میکنه که یهو موو-کیول که توی تخته یهو از خواب بیدار میشه مری هم سریع قرارداد رو میزاره توی کیفش. موو-کیول میاد آب میخوره و مری هم همینطور به آب خوردن و لبای موو-کیول نگاه میکنه و یهو لپاش قرمز میشه و سرشو میندازه پایین. موو-کیول میگه چرا اینقدر صورتت قرمز شده سرما خوردی؟ تا میاد دستش رو بذاره روی پیشونی مری، مری بلند میشه و میگه میترسم تو هم مریض بشی زودتر میرم، خداحافظی میکنه و میره مری قرارداد رو میده به جونگ-این و میگه به موو-کیول کمک کن. جونگ-اینم با اون زنه حرف میزنه و تهدیدش میکنه که تو کلاه برداری و زنه کوتاه میاد. موو-کیول میفهمه که مری به جونگ-این گفته و اون کمکش کرده، میره پیش جونگ-این، بهش میگه فکر نکن کمکم کردی برات کار میکنم مخصوصا با دیدن این گیتارهای گرون که برای تزئین گذاشتی توی اتاقت اصلا بهت نمیتونم اعتماد کنم. بلند میشه میره ولی داره سوار آسانسور میشه یهو صدای گیتار میشنوه و برمیگرده و میبینه جونگ-این داره گیتار میزنه یکم نگاهش میکنه و بعدش میره. جونگ-اینم همینطور که داره گیتار میزنه یهو دستش درد میگیره و نشون میده کف دست چپش چندتا زخم عمیق داره....!!!! موو-کیول هم میشینه توی خونه و به مامانش، مری و پیشنهاد جونگ-این فکر میکنه. فرداش موو-کیول میاد و قرارداد رو امضاء میکنه، جونگ-این میگه چرا یهو نظرت عوض شد؟ موو-کیول میگه درمورد تو کنجکاو شدم. جونگ-اینم میگه منم درمورد تو کنجکاوم. موو-کیول میگه چون بهت اعتماد ندارم شرط دارم که قراردادمون تا آخر همون صد روز باشه. جونگ-این میگه برای منم همینطوره وقتی موضوع مری باشه عقب نمیکشم و بیا توی این 77 روز که باقی مونده رابطه ی ما سه تا سر کار راز بمونه.
موو-کیول میره به دوستاش میگه سر کار مراقب باشن و سوتی ندن. دوستاش هم یهو ازش میپرسن مری برات مثل یه زن نیست؟ موو-کیول هم فکر میکنه و میگه بعضی وقتا به نظرم متفاوت میاد، مثل مامانمه، به نظر من یه زن نیست. موو-کیول میره بیرون و تلفنی با مامانش حرف میزنه که مامانش میگه دیگه پول نمیخوام. موو-کیول هم ناراحته به مامانش میگه که چرا زودتر نگفتی من پول جور کردم. یهو مری از راه میرسه و حرفهاشنو میشنوه. مری به موو-کیول میگه مامانت دردسر درست کرده حتما برات خیلی سخته که همچین مامانی داری. موو-کیول هم میگه بابای خودت بدتره و با هم یه آه بلندی میکشن... موو-کیول از مری بخاطر کمکش تشکر میکنه و لپای مری رو میکشه و صورتشو میاره جلوی صورت مری و میگه دیگه ما باهم دوستیم... مری هم یهو موو-کیولو میزنه کنار و بلند میشه. موو-کیول میگه حالا یه بار اشتباهی بوست کردم چرا طوری رفتار میکنی که انگار من هیولائم... مری هم میگه پس دیگه با من اشتباه نکن و میزاره میره پیش دوستای موو-کیول که سو-جون هم پیش اوناس... تا مری میاد تو یهو همدیگه رو میبینن و تعجب میکنن ولی موو-کیول زود میاد و درستش میکنه و میگه مری طرفدار منه. سو-جون متعجب میشه که مری طرفدار موو-کیوله و از مری میپرسه کدوم آهنگش رو بیشتر دوست داری؟ مری هم ضایع میکنه که شعرش رو بلد نیست و اشتباهی اسمش رو میگه، سو-جونم میگه حتما بخاطر قیافه ش طرفدارشی. مری با کنجکاوی میپرسه شما دوتا چطور همدیگه رو میشناسید؟ سو-جون میگه قبلا عاشق هم بودیم ولی الان دوستیم و دستشو میندازه دور گردن موو-کیول. مری هم تابلوئه حسودیش شده و ناراحته. دوستای موو-کیول بعد شام میخوان برن یه جای دیگه ... مری که ازشون جدا میشه موو-کیول هم میره دنبال مری و سو-جون هم با کنجکاوی و حسودی نگاه میکنه. موو-کیول و مری توی خونه ی موو-کیول دارن فیلمنامه رو میخونن که حسش رو بفهمه و آهنگشو بسازه، چون خیلی عاشقانه س موو-کیول میگه این مذخرفات چیه؟ ولی مری براش توضیح میده و میگه اگه میخوای آهنگت قشنگ بشه باید احساسشو درک کنی. موو-کیول هم میاد دوباره تمرین کنه، دیالوگها رو میگه و لباش رو جمع میکنه و به مری نزدیک میشه یهو مری خودشو میکشه عقب و میگه داری چیکار میکنی؟ موو-کیول هم میگه این صحنه توی فیلمنامه هستش فقط داشتم اداشو درمیاوردم، ولی.... تو منو دوست داری؟ مری هم میگه چرا باید تو رو دوست داشته باشم مگه خلم؟ موو-کیول میگه یه موقع از من خوشت نیاد، من با دخترا بیشتر از یه ماه قرار نمیزارم. مری هم میگه یه موقع تو از من خوشت نیاد آخه اخیرا احساس میکنم به من و جونگ-این حسودیت میشه.
مری توی رستورانی که دوستش کار میکنه نشسته و توی فکره که دوستاش میان و میگن از کدوم یکی خوشت اومده که رفتی توی فکر؟ مری هم میگه جونگ-این آدم خوبیه ولی بهش احساس دیگه ای ندارم. جدیداً وقتی با موو-کیولم راحت نیستم ولی عاشق هیچ کدوم نیستم. سو-جون به مری میگه تو دختر نجیبی هستی پس زیاد به فکر موو-کیول نباش چون اون با هر دختری بیشتر از یه ماه نمیمونه. مری هم ناراحت میشه. جونگ-این از مری میپرسه قرارت با موو-کیول چطوریه؟ مری هم میگه هیچ کار خاصی نیست همش توی خونه ایم من سریال میبینم و کارهای خونه رو میکنم و اونم آهنگ میسازه. موو-کیول سرکاره، مری بهش میگه من برات غذایی که میخوای رو میپزم زود بیا خونه. وقتی داره خونه رو جمع میکنه نصفه دستکشه رو میبینه و کاملش میکنه وقتی غذا حاضر میشه به موو-کیول پیام میده که غذا حاضر بیا و موو-کیول هم داره با سو-جون برای آهنگ سریال تمرین میکنن. موو-کیول پیام مری رو که میبینه خوشحال میشه و میگه دیگه برای امروز بسه و داره وسایلشو جمع میکنه سو-جون بهش میگه خیلی خوبه که دوست دختر نداری باهات صمیمی ترم. واقعا نمیخوای هیچوقت عروسی کنی؟ موو-کیول هم میگه نه نمیخوام عروسی کنم. بابای جونگ-این به بابای مری خبر میده که دخترت داره خونه ی اون پسره کلفتی میکنه مگه تو نگفته بودی که از هم جدا شدن؟ سو-جون، موو-کیولو میرسونه خونه و میره یهو بابای مری میاد و میگه مچتو گرفتم از دختر من کار میکشی و میری با دخترای دیگه قرار میزاری. میرن توی خونه و مری باباشو میبینه تعجب میکنه. بابای مری به موو-کیول میگه تو بجای اینکه عذرخواهی کنی که با دخترم یواشکی عروسی کردی گستاخی میکنی، رسما مادر و پدرتو بیار همدیگه رو ببینیم. و گیر میده به موهای موو-کیول که خیلی دخترونه س کوتاهش کن. موو-کیول میگه نمیخوام و مری هم میگه موهای موو-کیول زندگیشه. باباهه بازم راضی نمیشه که یهو موو-کیول به لباس تنگ بابای مری نگاه میکنه و دوباره سرشو میندازه پایین و میخنده. باباهه میگه به چی میخندی و موو-کیول سرشو بالا میاره و میگه هیچی و میزاره میره. بابای مری بهش میگه که بگفته ی بابای جونگ-این داره این کارو میکنه و مری میره با بابای جونگ-این حرف میزنه و قانعش میکنه که دست از سر موو-کیول برداره. فرداش مری توی پارک منتظر موو-کیوله و داره با تلفن با موو-کیول صحبت میکنه که موو-کیول میگه من تو پارکم دارم تو رو میبینم. ولی مری پیداش نمیکنه. یهو موو-کیول میاد جلوش و مری متعجب میشه که موو-کیول موهاشو کوتاه و مشکی کرده!!!! میرن پیش بابای مری و باباهه فکر میکنه که موو-کیول چقدر مری رو دوست داره که بخاطرش موهاشو کوتاه کرده. و به مووکیول قول میده که دیگه تعقیبش نکنه. میرن خونه و مری ناراحته و به موو-کیول میگه بخاطر من چرا موهاتو کوتاه کردی؟ موو-کیول هم ناراحت نشسته. مری دستکشها رو بهش هدیه میده ولی موو-کیول همونطور ناراحت نگاشون میکنه و میگه خیلی گرمن... اگه موهامو کوتاه نمیکردم بابات تا آخرش تعقیبمون میکرد. مری هم میگه چرا اول به من نگفتی آخه دیروز باهاشون حرف زدم دیگه باهات کاری ندارن. موو-کیول هم عصبانی میشه و میگه چرا بهم زودتر نگفتی؟ مری میره به موهای موو-کیول دست میکشه و میگه متاسفم حتما خیلی قلبت درد گرفته. موو-کیول دست مری رو کنار میزنه و با عصبانیت بلند میشه و یهو کلاه گیسو در میاره و به مری میگه فکر کردی دیوونه ام که موهای گرانبهام رو کوتاه کنم. مری هم شوکه میشه.
مری اینا سر کار دارن تدارکات مهمونی افتتاحیه ی سریال رو آماده میکنن که چون سر جونگ-این خیلی شلوغه کرواتش کج شده و خودشم نفهمیده، مری براش صافش میکنه و یه لحظه جونگ-این احساساتی میشه. جونگ-این به موو-کیول میگه برای مهمونی بیا اجرا کن. توی مهمونی جونگ-این سخنرانی میکنه و میگه قراره اول سریال رو بسازن و بعد پخشش کنن. این ایده ی مری بود که یه بار سر ناهار میگفت. جونگ-این گروه موو-کیول رو معرفی میکنه که اجرا کنن. در طی اجرای موو-کیول، جونگ-این و مری هی در گوش هم پچ پچ میکنن و از موو-کیول تعریف میکنن... موو-کیول هم هی اونا رو میبینه و حسودی از چشماش داره میریزه. بعدش مری و موو-کیول میرن یه جا یواشکی با هم حرف بزنن که موو-کیول میگه چرا جلوی اون همه آدم داشتید با هم پچ پچ میکردید؟ مری هم میگه چیه؟ حسودیت شده؟... دارن با هم بحث میکنن که یهو جونگ-این میاد و موو-کیول دست مری رو میگیره میگه بیا بریم یه جای خلوت که یهو جونگ-این میگه مگه قرار نشد توی اداره راز بمونه؟ موو-کیول هم با غضب میگه پس چرا طی اجرای من شما همش به هم چسبیده بودید؟ میخوان برن که یهو جونگ-این اون یکی دست مری رو میگیره و موو-کیول و جونگ-این دوتایی با عصبانیت به هم نگاه میکنن که یهو اتفاقی همه جمع میشن و جونگ-این دست مری رو ول میکنه و همه با تعجب نگاه میکنن سو-جون میپرسه چی شده؟ و تا سو-جون اینو میگه مری دستش رو از توی دست موو-کیول درمیاره، موو-کیول هم با تعجب به مری نگاه میکنه. تا جونگ-این میاد توضیح بده، موو-کیول دست مری رو میگیره و میبره بالا و میگه این زن منه، ما باهم عروسی کردیم........!!!
آخه نازی موو-کیول چه حسودیش شده بود، انگار واقعا شوهر مریه!!!!
ولی حال جونگ-این بیچاره گرفته شد
پایان قسمت ششم
ولی حال جونگ-این بیچاره گرفته شد
پایان قسمت ششم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر