۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

خلاصه و کپچرهای قسمت هفدهم سریال 49 روز - 49Days

زمانبند (یی-سوو) میره پیش جی-هیون که روی زمین افتاده و بلندش میکنه و میگه: «میدونی یی-کیونگ میخواست کجا بره؟» جی-هیون هم میگه: «ایستگاه قطار سئول»  زمانبند (یی-سوو) جی-هیون رو میبره ایستگاه. از این طرف هم هان-کانگ درموردش تحقیق میکنه و میره دنبال یی-کیونگ و پیداش میکنه و میره توی قطار، جی-هیون هم میبینش و میره تو. هان-کانگ و جی-هیون، یی-کیونگ رو التماس میکنن که برگرده، وقتی جی-هیون گریه میکنه یی-کیونگ میبینش و راضی میشه. هان-کانگ میفهمه که یی-کیونگ هم میتونه صدای جی-هیون رو بشنوه و هم میتونه ببینش. جی-هیون و یی-کیونگ میشینن با هم حرف میزنن و یی-کیونگ میگه: «من باعث شدم اینطوری بشی، به تو بدهکارم، پس بخاطر خودت میزارم 10 روز آینده رو از جسمم استفاده کنی». زمانبند (یی-سوو) هم وقتی یی-کیونگ (جی-هیون) رو میبینه باهاش طوری رفتار میکنه که انگار یی-کیونگه و جی-هیون ناراحت میشه ولی زمانبند (یی-سوو) هم ناراحته که یی-کیونگ (جی-هیون) با هان-کانگ تماس پوستی داشته (آخه با هان-کانگ دست داد).

49D-0571.jpg 49D-0572.jpg 49D-0573.jpg 49D-0574.jpg 49D-0575.jpg 49D-0576.jpg 

 یی-کیونگ (جی-هیون) غذاهای خوشمزه درست میکنه و از جسم یی-کیونگ درمیاد و یی-کیونگ هم غذاها رو میخوره و جی-هیون رو هم که کنارش نشسته رو میبینه (بیچاره دیگه کارش به جایی کشیده که روح جی-هیون رو واضح میبینه) یی-کیونگ درمورد یی-سوو میپرسه و جی-هیون بهش میگه که یی-سوو 5 ساله منتظره تا بتونه یی-کیونگ رو ببینه و نمیدونه اون عکسهایی که یی-کیونگ دیده بوده چی هستن، یی-کیونگ هم اشک از چشمش جاری میشه و یاد گذشته ی خوبش با یی-سوو میافته. هان-کانگ هم که بیکار، همش جلوی خونه ی یی-کیونگه که یهو این این-جونگ فضول دوباره میبینش و به مین-هو هم خبر میده. یی-کیونگ به مین-هو میگه که دیگه نمیذاره جی-هیون از جسمش استفاده کنه، اول مین-هو باور نمیکنه ولی با حرفهای یی-کیونگ یکم قانع میشه.

49D-0577.jpg 49D-0578.jpg 49D-0579.jpg 49D-0580.jpg 49D-0581.jpg 

شرکت بابای جی-هیون توی موقعیت بدیه و هان-کانگ میره و مهر جی-هیون رو به یی-کیونگ (جی-هیون) نشون میده و میگه: «میدونم که جی-هیون ازت خواسته بوده این مهر رو براش نگه داری، الان شرکت بابای جی-هیون به این احتیاج داره» یی-کیونگ (جی-هیون) هم میره مهر رو میده به مامان جی-هیون و میگه که جی-هیون قبل از تصادف بهش داده بوده، خلاصه با هم همکاری میکنن و شرکت باباهه رو نجات میدن. مین-هو و این-جونگ هم هی نگرانن که نکنه جی-هیون دوباره جسم یی-کیونگ رو بگیره. سوو-وو هم که از کارای این-جونگ ناراحته میره و تنهاش میذاره. جی-هیون و یی-کیونگ با هم حرف میزنن و یی-کیونگ میگه: «هان-کانگ مرد خیلی خوبیه، انگار شما دوتا همدیگه رو دوست دارید. اگه من جای تو بودم و روزام محدود بود، میخواستم که چهره ی اونو بیشتر ببینم، بیشتر دوستش داشته باشم، باهاش بیشتر خوب باشم» یی-کیونگ (جی-هیون) یواشکی میره خونه ی مین-هو (این مین-هوی لعنتی رمز در خونه ش رو تاریخ تولد یی-کیونگ گذاشته) با تاریخ تولد مامان مین-هو گاوصندوق رو باز میکنه و میبینه هیچی توی گاوصندوق نیست از اتاق که میاد بیرون یهو مین-هو رو میبینه، مین-هو بهش میگه که میدونم جی-هیونی ولی یهو جی-هیون از جسم یی-کیونگ بیرون میاد. مین-هو یه روح گیر رو خبر میکنه و روح گیره تا جی-هیون رو پیدا میکنه یهو صدای زنگ در میاد که هان-کانگه و از اینطرف زمانبند (یی-سوو) هم خودشو پلیس کرده و بهشون کمک میکنه و مین-هو رو مجبور میکنه تا در رو باز کنه، حالا این مین-هو گول میخوره و در رو باز میکنه و میبینه پلیسی درکار نیست از اونطرف هم جی-هیون سریع از خونه ی مین-هو بیرون میره، هان-کانگ هم یی-کیونگ رو میبره.

49D-0582.jpg 49D-0583.jpg 49D-0584.jpg 49D-0585.jpg 49D-0586.jpg 

یی-کیونگ وسایلش رو جمع میکنه و میره توی خونه ی هان-کانگ میمونه تا امنتر باشه. هان-کانگ خودش توی دفتر کارش میخوابه ولی خوابش نمیبره، از اینطرف هم یی-کیونگ خوابش نمیبره و میره که هوا بخوره که هان-کانگ رو میبینه و بهش میگه: «جی-هیون گفت از اینکه با تو توی یه خون س احساس راحتی میکنه» هان-کانگ هم میگه: «بخاطر خونه نیست، بخاطر مین-هوئه. الان جی-هیون خوابیده؟» یی-کیونگ میگه: «به جی-هیون حسودیم میشه، اما زیاد توی عمق این رابطه نرو، جی-هیون وقت زیادی نداره. من قبلا تجربه ش کردم، هرچی بیشتر اعتماد و عشق داشته باشی، بعد از اینکه اون بره برات سختتر میشه» هان-کانگ ناراحت میشه و میگه: «این چه حرفیه میزنی؟» یی-کیونگ میگه: «جی-هیون احساس میکنه که دیگه نمیتونه دوباره زندگی کنه، هر چی بیشتر اینطوری باشی برای جی-هیون هم سختتر میشه» هان-کانگ هم عصبانی میشه و میگه: «تا وقتی جی-هیون بره، من کوتاه نمیام، لطفا اونجور چیزا رو به جی-هیون نگو» هان-کانگ داره میره که یی-کیونگ از پشت بغلش میکنه و هان-کانگ هم همینطوری خشکش میزنه.....

49D-0587.jpg 49D-0588.jpg 49D-0589.jpg 49D-0590.jpg 49D-0591.jpg  

پایان قسمت هفدهم

نکنه یی-کیونگ عاشق هان-کانگ شده!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر