۱۳۸۹ شهریور ۹, سه‌شنبه

۱۳۸۹ شهریور ۶, شنبه

صحنه های دوست داشتنی پسران برتر از گل (4)

  • وقتی جونپیو میرفت توی تله کابین و نوشته ی خودش رو میدید و یاد اونشب که با جاندی بود می افتاد.وای دردناکترین صحنه ی فیلم وقتی نامزد جونپیو بهش گیر میداد و مجبورش میکرد بوسش کنه و جاندی و جیهو هم توی بالن بودن و دیدن، جیهو هم صورت جاندی رو برمیگردوند که نبینه. بعدش جاندی همینطوری مثل قبلا که میتونست شنا کنه میرفت طرف استخر ولی یادش میومد که نمیتونه شنا کنه. آخه همیشه وقتی ناراحت بود میرفت شنا میکرد.
  • جاندی و جیهو و جونپیو و نامزدش با هم میرفتن گردش و جاندی گردنبندی که جونپیو بهش داده بود اتفاقی می انداخت توی آب و بعد میرفت که برش داره که نزدیک بود غرق بشه ، جونپیو میرفت نجاتش میداد و بهش میگفت برای اینکه کس دیگه ای نجاتت نده شنا یاد گرفتم.
  • چون گاایول به یه جونگ می گفت دوستت دارم یه جونگ میبردش بیرون و هی با دخترهای دیگه خوش و بش میکرد و به گاایول گفت که من اینطوری ام اگه میخواستی ناراحت بشی نباید میومدی. 
  • وقتی همگی دور هم توی خونه ی جاندی جمع شده بودن و بازی حقیقت میکردن و جیهو به جونپیو میگفت که اگه ببینی عشقت داره اذیت میشه ولش میکنی؟ و جونپیو میگفت نه.
  • وقتی مادربزرگ جونپیو جاندی که خدمتکار شخصی جونپیو کرده بود آورده بود ببینه و وقتی جونپیو دیدش تعجب کرد.
  • جونپیو ، جاندی رو صدا میکرد و میخواست تا باهاش فیلم ترسناک نگاه کنه.
  • وقتی که جاندی اومده بود جونپیو رو بیدار کنه و جونپیو از قصد جاندی رو میکشید طرف خودش و بغلش میکرد و میگفت بذار فقط 5 دقیقه اینطوری باشیم.
  • جاندی و جیهو لباس عروس و داماد میپوشیدن و بهترین زوج انتخاب میشدن.
  • وقتی جونپیو جلوی پای نامزدش زانو میزد و ازش خواهش میکرد باهاش عروسی نکنه و نامزدش قبول نمیکرد.
  • نامزد جونپیو بهشون کمک میکرد تا از عروسی فرار کنن و جونپیو و جاندی با هم خوش میگذروندن.
  • گاایول به یه جونگ کمک میکرد و براش جایی که دوست دختر قبلیش میخواست بهش نشون بده رو پیدا کرد و بهش نشون داد و وقتی خورشید طلوع میکرد نوشته میشد یه جونگ دوستت دارم.
  • وقتی گاایول پاش لیز میخورد و یه جونگ میگرفتش و میگفت من پسر خوبی نیستم و گاایول بهش میگفت این فکرها رو بریز دور که همه ی دخترای خوب از پسرای خوب خوششون میاد. بعدش یه جونگ تا میومد بوسش کنه تلفن زنگ میزد.
  • وقتی جاندی با جونپیو میرفت پیک نیک و بعدش ازش جدا میشد و بهش میگفت تحمل عشق من همین قدره. جونپیوی نازمون گریه میکرد.
  • وقتی جونپیو تصادف میکرد و همه چیز یادش بود بجز جاندی و فکر میکرد دوست دختر جیهوئه.
  • جونپیو با دختره توی بیمارستانیه میخواست بره خارج درس بخونه و جاندی میخواست جونپیو یادش بیاد خوشو مینداخت توی استخر و جونپیو یادش میومد و نجاتش میداد.
  • جاندی و جونپیو با هم میرفتن توی تله کابین و جونپیو بهش نوشتهش رو نشون میداد و میگفت دیگه کسی باهات عروسی نمیکنه.
  • بعد از 4 سال جونپیو و یه جونگ چونکه رفته بودن خارج درس بخونن بر میگشتن و یه جونگ میرفت پیش گاایول و بچه ها بهش میگفتن تو دوست پسرشی و جونپیو از جاندی خواستگاری میکرد.
و بلاخره پایان

۱۳۸۹ شهریور ۲, سه‌شنبه

صحنه های دوست داشتنی پسران برتر از گل (3)

  • بعد از شش ماه جاندی میرفت دنبال جونپیو ولی جونپیو میدیدش و محلش نمیذاشت. بعدش جاندی با خودش هی میگفت حتما منو ندیده، نه اون به من نگاه کرد.
  • جیهو و یه جونگ و ووبین میومدن پیش جاندی و میرفتن گردش و جونپیو عکسهاش رو با مبایلش میدید.
  • وقتی داشتن قایم موشک بازی میکردن جاندی جونپیو رو توی تلویزیون میدید و گریه میکرد ، جیهو میخواست ماسکش رو از روی صورتش برداره ولی نمیذاشت.
  • اونجا که جاندی و جونپیو با هم صحبت میکردن و جونپیو بهش میگفت من چشمم به حقیقت باز شده و تو نمیخواد نگران من باشی و میرفت. 
  • جونپیو با نامزدش (که هنوز نمیدونست نامزدشه) و سر کفشه با هم دعوا میکردن.
  • جونپیو نشسته بود با ناراحتی ویدئویی که جاندی قبل از اومدن به ماکو براش حرف زده بود رو نگاه میکرد و جاندی میگفت دلم برای دعوا هامون تنگ شده.
  • جاندی رفته بود دستشویی جیهو یهو میومد در رو باز میکرد یه سه ساعتی نگاه میکرد و بعد مثل خنگا میگفت در رو قفل نکردی.
  • وقتی جیهو و جاندی داشتن برمیگشتن کره که جونپیو میومد و جاندی بهش میگفت چرا اومدی و جیهو هم میگفت چون تو جاندی رو دوست داشتی من خودمو کشیده بودم کنار.  بعدش جونپیو گریه میکرد.
  • تولد جونپیو مامانش جاندی رو هم دعوت کرده بود و ازش میخواست براشون پیانو بزنه. جاندی هم یه شعرغمگین میخوند.
  • یه جونگ و گاایول نقشه میرختن که جاندی و جونپیو رو دوباره به هم برسونن و جاندی برای اینکه اون دوتا با هم قرار گذاشته بودن میومد پیش جونپیو ازش کمک میخواست و ووبین براش توضیح میداد که یه جونگ قاتل 5 ثانیه ایه و جونپیو غیرتی میشد.
  • اونجاهایی که جاندی و جونپیو با هم یه جونگ و گاایول رو تعقیب میکردن. 
  • جاندی یهو روش رو برمیگردوند و میرفت توی بغل جونپیو و جونپیو هم سریع بغلش میکرد.
  • یه جونگ کتش رو میداد به گاایول و جاندی میگفت چرا یه جونگ اینطوری میکنه و جونپیو میگفت نه پس بذاره گاایول یخ بزنه بعدش به جاندی نگاه میکرد و میگفت خودتم که داری یخ میزنی و مثل دفعه ی قبل بغلش میکرد تا گرم بشه.
  • یه جونگ برای گاایول آتش بازی راه مینداخت و جاندی و جونپیو یاد خودشون می افتادن و جونپیو میگفت این یه جون خیلی باحاله.
  • یه جونگ به گاایول میگفت تا تهش بریم؟، جاندی میگفت یعنی الان یه جونگ چی میگه و جونپیو میگفت داره میگه تا تهش بریم و به ساختمون هتل نگاه میکرد.
  • وقتی میرفتن هتل و هی جاندی فال گوش وایمیستاد و نگران گاایول بود بی خبر از اینکه همه ی اینا نقشه س. بعد مامان جونپیو میومد و میدیدشون و میگفت اومدی خودتو به پسرم بفروشی (ای آشغال پست) بعدش میخواست جاندی رو بزنه که جونپیو دستش رو میگرفت.
بازم ادامه داره...

۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبه

صحنه های دوست داشتنی پسران برتر از گل (2)

  • جاییکه جونپیو به جاندی میگفت قلبم رو بهت نشون دادم، میرفت نزدیک جاندی و جاندی خودش رو عقب میکشد و جونپیو میگفت منو زیاد منتظر نذار.
  • وقتی جونپیو میدید که جاندی و جیهو هم دیگه رو بوسیدن.
  • جاندی و جیهو توی بالکن نشسته بودن و نقاشی عصبانیت جونپیو رو می کشیدن، جاندی گریه میکرد.
  • جاندی برای جیهو غذا آورده بود و جونپیو که داشت تمرین رانندگی میکرد اونا رو میدید و کنتلش رو از دست میداد، جاندی سریع از جاش بلند میشد.
  • وقتی جیهو صلاح مخفیش رو استفاده کرد و جونپیو گفت بازم اینکار رو کرد، دومیه... نه سومیه.
  • جونپیو جاندی رو بغل میکرد و میگفت هنوز دیر نشده فقط یه جمله ازت میخوام بگو دوستم داری... جاندی میگفت متاسفم،بعد که جونپیو میرفت میشست و میگفت پشیمون نمیشم، پشیمون نمیشم.
  • جیهو و جاندی با هم قرار داشتن و یه جونگ و ووبین اومده بودن پیش جونپیو و سعی میکردن از رخت خواب بیرون بیارنش.
  • جاندی با جیهو رفته بودن تله کابین سوارشدن همون تله کابینی بود که با جونپیو یه شب گذروند، جاندی همش یاد جونپیو بود و نوشته ی جونپیو رو میدید.
  • جونپیو رفته بود دم در خونه ی جیهو و نگران جاندی بود که توی خونه ی جیهوئه.
  • الکی به جاندی میگفتن جونپیو داره میمیره (زبونم لال) بعدش جاندی با کفشای لنگه به لنگه میومد و میدید جونپیو حالش خوبه.
  • جاندی و جونپیو نشسته بودن توی ماشین داشتن فیلم نگاه میکردن و جونپیو میخواست جاندی رو ببوسه ولی نمیدونست چیکار کنه که طبیعی باشه و وقتی جلو میرفت تلفن جاندی زنگ میزد و خورد توی حالشون.
  • بعد که جاندی هی از جونپیو دوری میکرد، جونپیو رفت خونه ی جاندی و شب رو با همه ی خانواده ی جاندی توی یه اتاق خوابید و براش خیلی جالب بود. با هم کیمچی درست کردن و حموم عمومی رفتن و جونپیو یه عالمه کیک ماهی خورد.
  • جاندی و جونپیو با گاایول و دوست پسرش میرفتن بیرون و دوست پسر گاایول پیشنهاد بیشرمانه ای به جونپیو میداد و جونپیو میزدش.
  • جایی که گاایول فهمید دوست پسرش آدم پستیه و یه جونگ توی خیابون اتفاقی دیدش و اومد پیشش، گاایول زد زیر گریه و یه جونگ بردش براش با کوزه گری مثال زد و برای اینکه آرومش کنه بردش آرایشگاه و لباس خوشگل تنش کرد برد اونجا که دوست پسر سابق گاایول بود و یه جونگ به همه اعلام کرد که گاایول دلش رو برده و گاایول هم قبولش میکرد و حال اون پسره گرفته میشد. بعدش یه جونگ به گا ایول میگفت تا تهش بریم.
  • جونپیو به جاندی میگفت که دوست دارم هر روز بیام خونتون و قربونشون بریم برای اولین بار همدیگه رو میبوسیدن.
  • وقتی به اصرار جاندی، جونپیو و جاندی توی مسابقه شرکت کردن و مامان جونپیو دیدشون. و شکلاتهایی که جاندی برای جونپیو درست کرده و شبیه جونپیو بودن.
  • روز ولنتاین گاایول برای یه جونگ شکلات میبرد ولی یه جونگ میگفت نگهش میدارم وقتی مردت رو دیدی بهش بده.
  • مامان جونپیو خشکشویی رو از جاندی اینا میگرفت و مجبور میشدن دستفروش بشن و جونپیو جاندی رو که میبینه حال مامانش رو میگیره و میره طرف جاندی و همینطور که میره طرفش میگه از جات تکون نخور و میبوسش و به هم قول میدادن که به خاطر مامان جونپیو از هم جدا نشن.
  • اونجا که پسره برای انتقام از جونپیو جاندی رو میدزدید و جونپیو میومد به خاطر جاندی کتک میخورد و وقتی اون پسره ی عوضی میخواست جونپیو جونمون روبا صندلی بزنه جاندی خودش رو مینداخت جلو و میخورد به کتف جاندی.
  • جونپیو گردنبند رو گذاشته بود توی جیب پالتوش، وقتی جاندی دستش رو کرد توی جیبش گردنبد رو دید میگفت خوشگه ولی اینکه دخترونه س. جونپیو هم میگفت ماله توئه. ومیگفت از این یدونه س گمش نکن.
  • یه جونگ گاایول رو توی اسکی نجات میداد و گاایول وقتی چشمهاش رو باز میکرد و یه جونگ رو میدید ذوق زده میشد.
  • جاندی گردنبندی که جونپیو بهش داده بود رو گم میکرد و میرفت دنبالش. جونپیو هم میرفت دنبال جاندی و پیداش میکرد.
  • جونپیو مجبور میشد بره ماکو و به جاندی میگفت منتظرم بمون زود برمیگردم.
  • گاایول رفته بود خونه ی یه جونگ و به یه جونگ که داشت کوزه گری میکرد خیره شده بود و یه جونگ بهش گفت که همه عاشق این چهره میشن.
  • جاندی میفهمید که به خاطر ضربه ای به کتفش خورده بود دیگه نمیتونه شنا کنه.
و هنوز ادامه داره...

۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

صحنه های دوست داشتنی پسران برتر از گل (1)

  • اونجا که جاندی برای اولین بار جلوی زورگوییهای جونپیو می ایستاد و وقتی جونپیو بهش می گفت کفشم رو به جای دوستت لیس بزن و جاندی بستنی رو میکوبوند توی صورت جونپیو.
  • جونپیو برای جاندی شایعه درست کرده بود که حامله س و جاندی اومد و یه لگد زد توی صورتش و بهش گفت چطور میتونی برای یه دختر پاکدامن همچین شایعه ای درست کنی، من حتی تا به حال پسری رو نبوسیدم.
  • جونپیو فکر میکرد جاندی عاشقشه که بهش گفته من پاکدامنم و میارش خونه ش ولی جاندی بهش میگه همه چیز رو نمیشه با پول خرید.
  • جونپیو به جاندی میگفت چرا از من متنفری، من که خوشگلم و... جاندی بهش میگفت از موهای فرفریت و کارتهای قرمزت و... متنفرم.
  • جونپیو وقتی میفهمید جاندی رفته جنوب همه رو میبرد اونجا.
  • اونجا که دوست دختر جیهو به جاندی لباس میداد و آرایشش میکرد و بهش کفش میداد و میگفت کفشهای خوب آدم رو جاهای خوب میبرن. وقتی جاندی میومد توی مهمونی همه دهنشون باز میموند. جاندی روی پاهای جیهو میرقصید.
  • جونپیو داشت غرق میشد و جاندی نجاتش میداد.
  • اونجا که جونپیو میرفت جاییکه همیشه جاندی جیهو رو میدید و بهش میگفت مگه اینجا رو خریدید و میخواست جاندی رو بوس کنه و جاندی نمیذاشت و جونپیو میگفت من اینقدر نفرت انگیزم؟
  • وقتی جاندی حیهو رو با دوست دخترش دید، جونپیو میومد کمکش میکرد و وقتی از جاندی تعریف میکرد صدای قلب خودش رو میشنید.
  • جونپیو برای جاندی عینک شنای یه شناگره رو میخرید.
  • جایی که جیهو میخواست بره پیش دوست دخترش و پیشونی جاندی رو بوسید و جونپیو غیرتی شده بود.
  • جایی که هواپیما رد میشد و جاندی نمیشنید جونپیو چی میگه.
  • جونپیو زیر برف و سرما منتظر جاندی بود ولی جاندی خیلی دیر اومد. باهم توی تله کابین گیر کردن و حال جونپیو بد میشد.
  • جونپیو به جاندی میگفت چون که یه شب رو با هم بودیم به مامان و بابات میگم مسئولیتت رو قبول میکنم.
  • دوست جاندی براش پاپوش میساخت و عکسهاش رو با اون مرده پخش میکرد و جونپیو بهش میگفت از دخترهایی که راحت توی تله می افتن بدم میاد.
  • وقتی جونپیو میفهمید که دوست جاندی براش پاپوش درست کرده بود، بچه های مدرسه داشتن جاندی رو میزدن و جاندی منتظر کمک بود و به یاد جیهو بود که یهو جونپیو میومد کمکش میکرد.
  • جونپیو جاندی رو میبرد خونه ش و وقتی داشت صورت جاندی رو پاک میکرد چشمش به لب جاندی افتاد و دوباره صدای قلبش رو شنید.
  • جونپیو توی مدرسه به همه اعلام میکرد که جاندی دوست دخترشه و همون موقع جیهو از راه میرسید و میگفت اعتراض دارم.
  • جونپیو جاندی و گاایول رو با گروه اف 4 می برد مسافرت. جاندی خواب میدید که یه فال بین بهش گفت به عنوان یه زن یه چیز مهم رو از دست میدی و جاندی همش نگران بود.
  • یه جونگ گاایول رو میبرد تا جاندی و جونپیو با هم تنها باشن. جونپیو جاندی رو میبرد یه جای خلوت و با مبایلش خانواده ی جاندی رو بهش نشون میداد و وقتی بلوزش رو در میاورد جاندی فکر میکرد منظور فال بین همین بوده.
  • یه جونگ به گاایول میگفت میخوای کمکت کنم کرم ضد آفتاب بزنی.
  • جاندی داشت غرق میشد ولی چون جونپیو شنا بلد نبود جیهو نجاتش داد.
  • جونپیو برای جاندی آتش بازی راه مینداخت.
  • جونپیو به جاندی پابندی میداد که به معنی اینکه میخوام بقیه ی زندگیم رو با تو بگذرونم، جاندی وقتی پیش جیهوئه پابند رو گم میکنه. جونپیو پابند رو دست جیهو میبینه و ناراحت میشه.
  • یکی از قشنگترین صحنه های سريال اونجاس که جونپیو قلبش رو به جاندی نشون میداد و میگفت قلبمو قبول میکنی؟

هنوز ادامه داره...

۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

سريال بسیار بسیار بسیار بسیار بسیــار زیبــــــــــــــــــــــــــــــــــای پسران برتر از گل

image143.jpg

نام سریال:
پسران برتر از گل -
Boys Over Flowers
محصول سال: 2009
تعداد قسمت ها: 25
کارگردان:
Jun Ki Sang
نویسنده:
Yoon Ji Ryun
بازیگران:Lee Min Ho در نقش Goo Joon Pyo
Koo Hye Sun در نقش Geum Jan Di
Kim Hyun Joong در نقش Yoon Ji Hoo
Kim Bum در نقش So Yi Jung
Kim Joon در نقش
Song Woo Bin
Kim So Eun در نقش Chu Ga Eul


این سريال خیلی زیباست، هر کسی ندیده نصفش نه کل عمرش برفناس. جونپیو از اون شخصیتهاییه که لحظه به لحظه آدم براش میمیره. البته همه ی شخصیتهای فیلم قشنگه اما جونپیو برای ما یه چیز دیگه س. اولش که چهره ی لی مین هو رو دیدیم، منصوره گفت «کسی خوشگلتراز این نبود که رئیس گروه بشه» ولی وقتی قسمت اول فیلم تموم شد قربون صدقه ی قیافه ی جونپیو میرفتیم. شخصیت جاندی هم قشنگ بود با اینکه به قول جونپیو خیلی زود توی تله می افتاد، فقط ما از ادا و اصول کو هی سان زیاد خوشمون نیومد. شخصیت جیهو هم قشنگ بود با اینکه چند قسمت اول فیلم خیلی بهش فحش دادیم، فقط از بازی کیم هیون جوونگ خوشمون نیومد... لبخندش هم دلنشین نبود. یه جونگ با اینکه یه دخترباز بود ولی خیلی دوست داشتنی بود، گاایول هم شخصیت بانمکی بود و آدم دلش خیلی براش میسوخت.
داستان سريال از اولین صحنه تا آخرین صحنه جذاب و دیدنی بود. بلاهایی که جونپیو سر جاندی میاورد و عشقشون به هم، کمکهایی که جیهو به جاندی میکرد، عشق گاایول به یه جونگ و گول خوردنهای جاندی همه و همه دیدنی بود.

۱۳۸۹ مرداد ۲۴, یکشنبه

سریال زیبای مرد تاکستان - The Vineyard Man

نام سریال: مرد تاکستان - The Vineyard Man
محصول سال: 2006
تعداد قسمت ها: 16
کارگردان:
Park Man Young
نویسنده: Jo Myung Joo
بازیگران:
Oh Man Suk
در نقش Jang Taek Gi
Yoon Eun Hye
در نقش Lee Ji Hyun
Kim Ji Suk
در نقش Kim Gyung Min
Jung So Young
در نقش Kang Su Jin

سریال مرد تاکستان خیلی قشنگه. چهره ی بازیگر مرد اصلی فیلم ( Oh Man Suk) به نظرمون خوب نیست ولی خوب بازی میکنه فقط آخرای سریال صحنه های رمانتیک رو زیاد جالب بازی نکرده. بازیگر زن اصلی فیلم (Yoon Eun Hye) خیلی قشنگ بازی کرده. فیلمبرداری فیلم قشنگ بود صحنه هایی که تاکستان رو نشون میداد خیلی جذاب بود آدم دلش از انگورای اونجا میخواست. درکل شخصیتها و صحنه های اضافه توی فیلم نداشت. جزء برترین سریالهایی که دیدیم نیست ولی جزء اوناییه که دوستشون داریم.

صحنه های به یاد موندنی و اونهایی که خیلی دوست داریم ایناس:

  • جایی که جی هیون پشت دامنش بد مونده بود همه نگاهش میکردن و اون فکر میکرد که چقدر خوشگل شده که دارن نگاهش میکنن.
  • صحنه ای که جی هیون لباسی که طراحی کرده بود رو پوشیده بود و میخواستن لباسش رو بدزدن ولی فکر میکرد میخوان اذیتش کنن.
  • جایی که جی هیون از تک گی لباسهاش رو میخواست و همون موقع پلیس رسید، فکر کرد که تک گی منحرفه.
  • اونجا که جی هیون دستشویی داشت رفت بین سبزه ها ولی یادش رفته بود دستمال کاغذی ببره و وقتی که تک گی میخواست بهش بده جی هیون افتاد و نشست روی دستشوییش.
  • جایی که تک گی برای جی هیون کرم شبتاب می گرفت و درمورد صدای حشره ها حرف میزدن.
  • توی جشنواره ی انگور که تک گی آواز خوند و جی هیون رقصید.
  • وقتی که تک گی رفته بود لباسی که برای جی هیون خریده بود رو بدزده و اشتباهی از روی طناب یه شورت هم دزدیه بود.
  • جایی که تک گی به جی هیون میگفت دوستت دارم ولی وقتی حلقه رو توی دست جی هیون میدید میگفت به عنوان دوست.
  • اونجا که جی هیون اشتباهی میرفت و روی تخت تک گی میخوابید و صبح دست تک گی روی گردن جی هیون مونده بود و جی هیون احساس خفگی میکرد و اشتباهی دست تک گی رو میخاروند. وقتی پدربزرگه میومد توی اتاق، جی هیون میرفت زیر پتو پاش بیرون میموند و پدربزرگ به تک گی میگفت چرا با جوراب خوابیدی، تک گی هم جوراب رو در میاورد و پای جی هیون رو میخاروند.
  • وقتی که خوکه گم شده بود و تک گی و جی هیون باهم دیگه شب توی کوهستان موندن و با هم رفتن توی یه چادر.

۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

سریال کره ای Let's Go To The Beach

دومین سریالی که دیدیم Successful Story of a Bright Girl (داستان موفقیت یه دختر زرنگ) بود که بازیگر مرد فیلم واقعا بد بازی کرده. در کل به نظرمون فیلم ضعیفی بود، کارگردانی، اجرای بازیگران، گریم و غیره همه ضعیف بود. اصلا از فیلمش خوشمون نیومد.
سومین فیلمی که دیدیم Let's Go To The Beach (بیا بریم کنار دریا) بود. اینم سریال زیبایی بود. دوتا بازیگرای اصلی فیلم خوب بازی کردن اما برعکس لبخند Rain از لبخند Lee Wan خوشمون نمیاد ولی به فیلم لطمه ای نزده بود. در کل داستان فیلم قشنگ بود.
این چندتا صحنه رو ما خیلی دوست داریم:
  • جاییکه پسره به دختره زنگ میزد و الکی میگفت توی ساحل منو نیش زدن و دختره سریع میومد و میفهمید دروغ گفته، بعد که واقعا پاشو نیش میزدن دختره هم پسره رو سر کار میذاشت که اگه پاتو از توی شن بیرون بیاری میمیری.
  • جاییکه باهم قرار داشتن و دختره بخاطر نجات دادن یه نفر دیر رسید و پسره برای روز تولد دختره آتیشبازی را انداخت و به هم قول دادن که دیگه همدیگه منتظر نذارن.
  • جاییکه پسره گردنبند دلفین برای دختره خریده بود و میومد بهش میداد.
  • اونجا که دوتایی با هم توی جزیره گیر میکردن و دختره برای پسره داستان ستاره دلفین رو تعریف میکرد.
  • اونجاهایی که با هم تمرین رقص میکردن.
  • اونجایی که برای مسابقه تمرین میکردن و دختره زیر آب نفس کم میاورد.
  • اونجا که داداش ناتنی پسره برای دختره آتشبازی راه انداخت ولی دختره بهش گفت تو اینکار رو برام کردی ولی من توی فکر مرد دیگه ای بودم.

Full House اولین سریال کره ای بود که دیدیم

اولین سریال کره ای که کامل دیدیم سریال Full House (خانه ی شلوغ) دقیقا یک سال پیش بود. واقعا سریال عالییه، طوری که ما یکسره دیدیمش. حتی برای ناهار و شام هم دلمون نمیومد فیلم و قطع کنیم و بریم. از چهره ی بازیگر مرد فیلم (Rain) اصلا خوشمون نمیومد ولی چند قسمت که گذشت و توی فیلم خندید آدم عاشق خنده ی مسخره ش به دختره میشد. ما عاشق دوتا شخصیت اصلی فیلمیم. الان یک سال از اون موقع که فیلم رو دیدیم گذشته برای همون زیاد دقیق یادمون نمیاد تصمیم داریم دوباره ببینیمش هرموقع دیدیمش بیشتر درموردش مینویسیم. توصیه میکنیم که هرکسی این سریال رو ندیده حتما ببینه. یکی از بهترین سریالهای کره ای بوده که تا به حال دیدیم.
به یاد ماندنی ترین صحنه ی فیلم جاییه که دختره به پسره میگه دوستت دارم ولی پسره میگه این خنده دارترین جوکیه که گفتی. صحنه ای که برای هم انگشتر و ساعت میکشیدن رو خیلی دوست داریم واقعا حرف نداره مخصوصا که بعدش دلشون نمیومد پاکشون کنن.

یادی از روزگار قدیم!!!

دوسال پیش اولین سریال کره ای که دیدیم Sweet 18 یا همون عروس 18 ساله بود. از فیلمش خیلی خوشمون اومده بود ولی فیلم رو نتوستیم کامل ببینیم و یه چندتا سریال دیگه هم باهاش پخش میشد توی شبکه ی KBS world که از شانسمون اونها روهم تیکه تیکه و ناقص دیدیم. یکیش Love & Marriage (عشق و ازدواج) بود یکی دیگه هونگ گیل دونگ بود و یکی دیگه ش هم Autumn Tale (پاییز در قلب من) بود... بعد از این یک سال سریال کره ای ندیدیم و الان یک ساله که طرفدار سریال کره ای شدیم و حالا بعد از دو سال هر 4 سریال رو کامل دیدیم.