۱۳۸۹ آبان ۲۳, یکشنبه

خلاصه و کپچرهای قسمت پنجم سریال My GF is a Gumiho

صبح که دوونگ بیدار میشه یکمی دنبال می هو میگرده وقتی که پیداش نمیکنه میگه واقعا می هو رفته و خوشحال میشه و ساکشو میبنده بره خونه ی بابابزرگش. می هو هم داره رفتنشو نگاه میکنه و میگه انگار خیلی خوشحاله که من رفتم و بغضش گرفته د وونگ که داره میره یهو یه قطره آب میریزه روش و با تعجب آسمونو نگاه میکنه و میگه می هو داره گریه میکنه.... ولی یهو میبینه که یه آقاهه داره ماشینشو میشوره و آب اون بوده  و با خیال راحت به راهش ادامه میده ولی میهو که اشکش دراومده میگه نباید گریه کنم و اشکش و پاک میکنه و دوباره یه قطره آب میریزه روی د وونگ با عصبانیت برمیگره میخواد به اون آقاهه بگه که چرا آبو میپاچی که میبینه اون آقاهه رفته و ایندفعه واقعا کار خود می هو بوده دوونگ میره خونه و به بابابزرگ و عمه ش میگه با می هو بهم زدم و میره توی اتاقش ولی احساس خلاء میکنه و میگه نکنه می هو بجز مهره ازم چیز دیگه ای هم برداشته. 
دوونگ میره هه این رو ببینه ولی هرچی میگه از می هو میگه و همش به یاد اونه. می هو هم توی این وضعیت مثل یه گومیهوی واقعی رفتار میکنه و شروع میکنه به اذیت کردن مردم مثلا همبرگرهای دانشجوها (که یکیشون همون یوهی یی سریال تو زیباییه که حضور افتخاری داره توی این سریال) رو برمیداره و اونا رو میترسونه. می هو همینطور توی شهر سرگردونه که دونگ جو میاد بیهوشش میکنه و مهره رو ازش میگیره.  


دوونگ میره مدرسه ی اکشن و میبینه که واقعا واقعا می هو رفته... میشینه رو تخت و سودا میخوره و برای می هو شعر میخونه دونگ جو میهو رو برده خونه ی خودش و به می هو میگه خجالت نمیکشی مردمو میترسونی مثل اینکه دوونگ ردت کرده. می هو هم میگه من اصلا حتی بهش نگفتم که مهره مو نگه دار ولی اون گفت ناپدید شو. دوونگ جو بهش میگه اگه بطری خون منو بخوری انتخاب میکنی که آدم بشی و اگه بطری مهره ی خودت رو بخوری برمیگردی به معبد. 
دوونگ قرارداد بازی توی فیلم کارگردان بن رو امضاء میکنه اما یه تصادف کوچیک باعث میشه که بره بیمارستان و اونجا دکتر بهش میگه که بخاطر حادثه ای که قبلا برات پیش اومده بوده (همون شبی که می هو ازاد شد و دوونگ از تپه پرت شد) نمیتونی فیلم اکشن بازی کنی دوونگ که نمیدونست می هو برای چی رفته یادش میاد که خودش اونشب به می هو گفت که بره کارگردان بن که فکر میکنه عمه ی دوونگ شوهر داره باعث میشه دل عمه شکسته بشه ولی بعدش توی حرفای دوونگ می فهمه که عمه ش مجرده. دوونگ که به خاطر مهره دنبال می هو میگرده متوجه میشه که می هو رفته مدرسه ی اکشن و سریع خودشو به اونجا میرسونه. دوونگ و می هو همدیگه رو میبینن و می هو میگه اومدی دنبال من؟ دوونگ هم میگه آره و هر دوتایی خوشحال میشن.
می هو هی به دوونگ میگه دلت برام تنگ شده بود و دوونگ هم میگه آره و می هو ازش میخواد که دوباره مهره رو براش نگه داره و دوونگ هم از خدا خواسته زود میگه آره همین الان بده ولی مهره دست می هو نیست و میره پیش دونگ جو تا بیارش. دوونگ هم میره خونه وسایلش رو جمع میکنه که برگرده پیش می هو. هه این به دوونگ میگه بیا ببینمت و دوونگ هم حلقه میخره که ازش بخواد دوست دخترش بشه، توی راه یه عروسک ران مرغ هم میبینه و برای می هو میخره. دوونگ میره دیدن هه این، هه این بهش میگه چون با هم همکاریم جوری رفتار نکن که فکر کنن چون من دوست دخترتم پارتیت شدم دوونگ هم میخواد حلقه رو بهش بده پشیمون میشه و بهش میگه مطمئن باش کسی فکر نمیکنه من دوست پسرتم.
دوونگ جو به می هو میگه اگه تو هم مثل کیل دال (گومیهویی که قبلا مثل می هو میخواسته آدم بشه) بهت خیانت بشه و ناپدید بشی چی؟ می هو میگه من به دوونگ اعتماد دارم دونگ جو میگه به دوونگ نگو که میخوای آدم بشی، اگه خون منو بخوری آروم آروم انرژی روباهیت خالی میشه و انرژی یه آدم جاشو پر میکنه و تو آدم میشی. دونگ جو مراحل آدم شدن می هو رو با سه تا گیلاس (که یکیشون مثلا دوونگه، یکیش می هو و یکیش دونگ جو) بهش نشون میده و در آخر یه گیلاس خالی میمونه.
می هو به دوونگ میگه مهره مو 100 روز نگه دار و توی این صد روز نباید انرژیتو با هیچ زن دیگه ای سهیم بشی و فقط با من باشی دوونگ میگه مگه تو دوست دخترمی، می هو هم میگه اگه اینطوره دوست دخترت می شم و هی اصرار میکنه که منو دوست دخترت کن دوونگ هم عصبانی میشه و میره توی اتاق. می هو به دوونگ میگه پس من میرم و تو دیگه نمیتونی منو ببینی، دوونگ از اتاق میاد بیرون و میگه برات سوءتفاهم شده اینکه من نگرانت بودم برای تو نبود برای مهره بود می هو میگه اشکال نداره مهره رو بهت میدم. دوونگ قبول میکنه دوست پسرش بشه و میگه من یه آدمم و میخوام مثل آدما این کارو بکنم و حلقه ای که برای هه این خریده بود رو دست می هو میکنه. دونگ جو با خودش نشسته و میگه دردناکترین مرگ برای آدما مرگ خودشون نیست و مرگ عشقشونه، بهش نگفتم که بعد از 100 روز چی میشه و گیلاس خالی رو از روی میز میندازه پایین و میشکنه می هو شیشه ی مهره رو به دوونگ میده و شیشه ی خون دونگ جو رو خودش برمیداره، د وونگ میگه اون چیه؟ می هو میگه برای اینکه مهره مو دادم به تو باید اینو بخورم.... و هر دو شیشه هاشونو سر میکشن................

MGIG-0189.jpg

یعنی واقعا دوونگ بعد از 100 روز میمیره؟؟؟؟؟؟؟
دونگ جوی نامرد!!!!!!!!!!!

پایان قسمت پنجم
دوست عزیزی خواسته بود که خلاصه ی این سریال رو یه روزهای خاصی بنویسیم ولی متأسفانه الان موقعیتمون جوری نیست که بتونیم توی یه روزهای خاصی بنویسیم هر موقع که وقت داشتیم مینویسیم... چون خودمون این سریالو خیلی دوست داریم

۱ نظر: