۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبه

صحنه های دوست داشتنی پسران برتر از گل (2)

  • جاییکه جونپیو به جاندی میگفت قلبم رو بهت نشون دادم، میرفت نزدیک جاندی و جاندی خودش رو عقب میکشد و جونپیو میگفت منو زیاد منتظر نذار.
  • وقتی جونپیو میدید که جاندی و جیهو هم دیگه رو بوسیدن.
  • جاندی و جیهو توی بالکن نشسته بودن و نقاشی عصبانیت جونپیو رو می کشیدن، جاندی گریه میکرد.
  • جاندی برای جیهو غذا آورده بود و جونپیو که داشت تمرین رانندگی میکرد اونا رو میدید و کنتلش رو از دست میداد، جاندی سریع از جاش بلند میشد.
  • وقتی جیهو صلاح مخفیش رو استفاده کرد و جونپیو گفت بازم اینکار رو کرد، دومیه... نه سومیه.
  • جونپیو جاندی رو بغل میکرد و میگفت هنوز دیر نشده فقط یه جمله ازت میخوام بگو دوستم داری... جاندی میگفت متاسفم،بعد که جونپیو میرفت میشست و میگفت پشیمون نمیشم، پشیمون نمیشم.
  • جیهو و جاندی با هم قرار داشتن و یه جونگ و ووبین اومده بودن پیش جونپیو و سعی میکردن از رخت خواب بیرون بیارنش.
  • جاندی با جیهو رفته بودن تله کابین سوارشدن همون تله کابینی بود که با جونپیو یه شب گذروند، جاندی همش یاد جونپیو بود و نوشته ی جونپیو رو میدید.
  • جونپیو رفته بود دم در خونه ی جیهو و نگران جاندی بود که توی خونه ی جیهوئه.
  • الکی به جاندی میگفتن جونپیو داره میمیره (زبونم لال) بعدش جاندی با کفشای لنگه به لنگه میومد و میدید جونپیو حالش خوبه.
  • جاندی و جونپیو نشسته بودن توی ماشین داشتن فیلم نگاه میکردن و جونپیو میخواست جاندی رو ببوسه ولی نمیدونست چیکار کنه که طبیعی باشه و وقتی جلو میرفت تلفن جاندی زنگ میزد و خورد توی حالشون.
  • بعد که جاندی هی از جونپیو دوری میکرد، جونپیو رفت خونه ی جاندی و شب رو با همه ی خانواده ی جاندی توی یه اتاق خوابید و براش خیلی جالب بود. با هم کیمچی درست کردن و حموم عمومی رفتن و جونپیو یه عالمه کیک ماهی خورد.
  • جاندی و جونپیو با گاایول و دوست پسرش میرفتن بیرون و دوست پسر گاایول پیشنهاد بیشرمانه ای به جونپیو میداد و جونپیو میزدش.
  • جایی که گاایول فهمید دوست پسرش آدم پستیه و یه جونگ توی خیابون اتفاقی دیدش و اومد پیشش، گاایول زد زیر گریه و یه جونگ بردش براش با کوزه گری مثال زد و برای اینکه آرومش کنه بردش آرایشگاه و لباس خوشگل تنش کرد برد اونجا که دوست پسر سابق گاایول بود و یه جونگ به همه اعلام کرد که گاایول دلش رو برده و گاایول هم قبولش میکرد و حال اون پسره گرفته میشد. بعدش یه جونگ به گا ایول میگفت تا تهش بریم.
  • جونپیو به جاندی میگفت که دوست دارم هر روز بیام خونتون و قربونشون بریم برای اولین بار همدیگه رو میبوسیدن.
  • وقتی به اصرار جاندی، جونپیو و جاندی توی مسابقه شرکت کردن و مامان جونپیو دیدشون. و شکلاتهایی که جاندی برای جونپیو درست کرده و شبیه جونپیو بودن.
  • روز ولنتاین گاایول برای یه جونگ شکلات میبرد ولی یه جونگ میگفت نگهش میدارم وقتی مردت رو دیدی بهش بده.
  • مامان جونپیو خشکشویی رو از جاندی اینا میگرفت و مجبور میشدن دستفروش بشن و جونپیو جاندی رو که میبینه حال مامانش رو میگیره و میره طرف جاندی و همینطور که میره طرفش میگه از جات تکون نخور و میبوسش و به هم قول میدادن که به خاطر مامان جونپیو از هم جدا نشن.
  • اونجا که پسره برای انتقام از جونپیو جاندی رو میدزدید و جونپیو میومد به خاطر جاندی کتک میخورد و وقتی اون پسره ی عوضی میخواست جونپیو جونمون روبا صندلی بزنه جاندی خودش رو مینداخت جلو و میخورد به کتف جاندی.
  • جونپیو گردنبند رو گذاشته بود توی جیب پالتوش، وقتی جاندی دستش رو کرد توی جیبش گردنبد رو دید میگفت خوشگه ولی اینکه دخترونه س. جونپیو هم میگفت ماله توئه. ومیگفت از این یدونه س گمش نکن.
  • یه جونگ گاایول رو توی اسکی نجات میداد و گاایول وقتی چشمهاش رو باز میکرد و یه جونگ رو میدید ذوق زده میشد.
  • جاندی گردنبندی که جونپیو بهش داده بود رو گم میکرد و میرفت دنبالش. جونپیو هم میرفت دنبال جاندی و پیداش میکرد.
  • جونپیو مجبور میشد بره ماکو و به جاندی میگفت منتظرم بمون زود برمیگردم.
  • گاایول رفته بود خونه ی یه جونگ و به یه جونگ که داشت کوزه گری میکرد خیره شده بود و یه جونگ بهش گفت که همه عاشق این چهره میشن.
  • جاندی میفهمید که به خاطر ضربه ای به کتفش خورده بود دیگه نمیتونه شنا کنه.
و هنوز ادامه داره...

۱ نظر:

hot-fans"kimia" گفت...

وای پسران بهتر از گل ماهن

بدو بیا وبلاگ:
hot-fans.blogfa.com