۱۳۹۰ خرداد ۱۱, چهارشنبه

خلاصه و کپچرهای قسمت یازدهم سریال 49 روز - 49Days

بعد از اینکه یهو یه اشک توی گردنبند جمع میشه،  یی-کیونگ (جی-هیون) خوشحال میشه. ولی اون اشک مال کیه؟... از اینطرف هان-کانگ مهری رو که پیدا کرده بود رو میره امتحان میکنه و میبینه مال جی-هیونه و میگه: «جی-هیون هیچوقت توی اتاق من نیومده بود» و بازم به شباهتهای جی-هیون و یی-کیونگ (جی-هیون) فکر میکنه و سریع میره بیمارستان و درحالی گریه میکنه  میگه: «درست بود، خودت بودی... تو کنار من بودی» پس اشک کسی نبوده جز هان-کانگ (خب اگه هان-کانگ هم براش اشک خالص نمیریخت که دیگه باید فاتحه ی جی-هیون رو میخوندیم) یی-کیونگ (جی-هیون) از زمانبند میپرسه که کی براش گریه کرده، ولی زمانبند نمیگه و یی-کیونگ (جی-هیون) هم فکر میکنه سو-وو براش گریه کرده و میره مغازه ی سو-وو و به بهانه های دیگه از سو-وو تشکر میکنه و اونجا این-جونگ رو میبینه و یکم با حرفاش حال این-جونگ رو میگیره. هان-کانگ هم در به در دنبال یی-کیونگ (جی-هیون) میگرده، میره خونه ی یی-کیونگ و یهو یی-کیونگ (جی-هیون) از راه میرسه، هان-کانگ هم مثل خلا میدوئه طرفش و بهش میگه: «تو جی-هیونی» یی-کیونگ (جی-هیون) هم هی خودشو میزنه به اون راه و میگه: «من سونگ یی-کیونگم» ولی هان-کانگ ول کن نیست و یی-کیونگ (جی-هیون) هم مونده که این از کجا فهمیده که یهو گردنبندش داغ میشه (آخه داشت با احساساتش رو میکرد که جی-هیونه) یی-کیونگ (جی-هیون) بازم میگه: «من جی-هیون نیستم، من یی-کیونگم. دیگه کارمندت هم نیستم، پس دیگه جلوی من ظاهر نشو» هان-کانگ باهوش هم میفهمه که اون نمیتونه بگه که جی-هیونه و میگه: «باشه، فهمیدم. اشتباه کردم، من...» یی-کیونگ وسط حرف هان-کانگ میذاره میره. هان-کانگ هم هی به این فکر میکنه چرا جی-هیون نمیتونه به کسی بگه که جی-هیونه و اصلا این یی-کیونگ کیه و ...

49D-0394.jpg 49D-0395.jpg 49D-0396.jpg 49D-0397.jpg 49D-0398.jpg 49D-0399.jpg 49D-0400.jpg 49D-0401.jpg 

یی-کیونگ (جی-هیون) قبل از اینکه صبح بره بیرون از خونه، خونه ی یی-کیونگ رو تمیز کرده بود و حالا که دیگه نرفته فکر میکنه که ممکنه یی-کیونگ با دیدن اینکه خونه ش تمیز شده شکه بشه پس شروع میکنه به بهم ریختن خونه که یهو یه جعبه ی خاکی میبینه و میارش پایین که با خاکهای اون زمین رو کثیف کنه ولی وقتی میخواد بذارش سرجاش یهو زیر جعبه باز میشه و وسایل توش میریزه، حالا توش چی باشه خوبه؟  توش یه عالم کارت پستال عاشقانه و ... هست که از طرف سونگ یی-سووئه، همین میشه که یی-کیونگ (جی-هیون) میفهمه که یی-سوو برادر یی-کیونگ نیست و یهو یادش میاد که زمانبند توی معرفی یی-کیونگ بهش گفته بوده که یی-کیونگ یتیمه. یی-کیونگ که از خواب بیدار میشه میبینه خونه ش تمیز شده و بازم میره پیش روانپزشکه. مامان جی-هیون هم نمیتونه به مین-هو اعتماد کنه و به بابای جی-هیون میگه: «من قیم نمیخوام خودم از همه چیز مراقبت میکنم» هان-کانگ هم جلوی در خونه ی یی-کیونگ قایم شده و به رفت و آمدهای یی-کیونگ نگاه میکنه و میفهمه که جی-هیون جسم یی-کیونگ رو قرض میگیره. یی-کیونگ (جی-هیون) داره توی روزنامه دنبال کار میگرده که هان-کانگ میاد پیشش و میگه: «من دیروز زیاد نوشیده بودم و رویا دیدم که یی-کیونگ اومد بهم گفت من جی-هیونم و کمکم کن... راستش هه-وون بودائیه و میتونه پیشگویی کنه، اون بهم گفت که اگه تو رو برنگردونم، رستورانم بسته میشه» یی-کیونگ (جی-هیون) هم باورش میشه و باهاش میره. هان-کانگ میره از هه-وون در مورد قضیه ی 49 روز میپرسه (آخه هه-وون قبلا راهب بوده) هه-وون هم بهش مشکوک میشه. یی-کیونگ (جی-هیون) میره پیش مین-هو و با حرفهاش تیکه بارونش میکنه.Gun Touting مین-هو برای کارش میخواد بره جینان ولی این-جونگ رو نمیخواد نمیبره. از اینطرف هم این-جونگ میره پیش هان-کانگ و میبینه هان-کانگ هم  فردا میخواد بره جینان و بهش میگه: «منم میخوام با سو-وو برم، بیا اونجا همدیگه رو ببینیم»

49D-0402.jpg 49D-0403.jpg 49D-0404.jpg 49D-0405.jpg 49D-0406.jpg 49D-0407.jpg 49D-0408.jpg 49D-0409.jpg 

روانپزشکه یی-کیونگ رو هیبنوتیزمش میکنه، یی-کیونگ توی ذهنش تصویری رو میبینه که توی خونه ش میخواست خودکشی کنه ولی کنارش جی-هیون رو هم میبینه که داره التماسش میکنه. یی-کیونگ (جی-هیون) هم فهمیده این-جونگ هم میخواد بره جینان، تصمیم میگیره با مین-هو بره، زمانبند بهش هشدار میده که نمیتونی دو روز و یک شب جسم یی-کیونگ رو قرض بگیری ولی یی-کیونگ (جی-هیون) میگه که میخواد زود برگرده. یی-کیونگ (جی-هیون) میره به مین-هو میگه: «چون تو داری میری جینان، منم میخوام بیام» مین-هو هم خوشحال میشه که یی-کیونگ (ج-هیون) شیفته ش شدهHappy Dance. هان-کانگ هم میرسه جینان و میره یه معبد و با یه راهب درمورد دوره ی 49 روز حرف میزنه. این-جونگ و سو-وو هم میرن مدرسه ای که با جی-هیون توش درس میخوندن و یادی از خاطرات میکنن.  یی-کیونگ (جی-هیون) و هان-کانگ هم توی مدرسه هستن و همدیگه رو میبینن یی-کیونگ (جی-هیون) میگه: «من با مین-هو اومدم» هان-کانگ هو با خودش فکر میکنه که حتما باید هنوزم مین-هو رو دوست داشته باشه.

49D-0410.jpg 49D-0411.jpg 49D-0412.jpg 49D-0413.jpg 49D-0414.jpg 49D-0415.jpg 49D-0416.jpg

یی-کیونگ (جی-هیون) به این-جونگ اس ام اس میده که "کانگ مین-هو میدونه اومدی جینان و میخواد ساعت 7 توی پارک ببینت" این-جونگ هم کلی برای خودش شاد میشه. هان-کانگ یه بهانه ی اینکه یی-کیونگ (جی-هیون) اولین باره اومده جینان، میبرش و جینان رو بهش نشون میده. بعدش یی-کیونگ (جی-هیون) از قصد با مین-هو میره همون پارکی که به این-جونگ گفت بیاد، دارن قدم میزنن که یهو یی-کیونگ (جی-هیون) سرش گیج میره و میشینه زمین و روح جی-هیون از جسمش درمیاد، مین-هو بهش میگه: «چی شد؟ حالت خوبه؟» یی-کیونگ هم چشماشو باز میکنه و به مین-هو میگه: «تو کی هستی؟»..................

49D-0417.jpg 49D-0418.jpg 49D-0419.jpg 49D-0420.jpg 49D-0421.jpg 49D-0422.jpg 49D-0423.jpg 

پایان قسمت یازدهم

حالا چی میشه؟ مین-هو چه فکری میکنه؟ یی-کیونگ بیچاره چیکار میکنه؟
عوض شدن ظاهرش و خونه ش بس نبود، حالا از خواب بیدار شده و سر از جینان درآورده

هیچ نظری موجود نیست: