۱۳۹۰ خرداد ۱۸, چهارشنبه

خلاصه و کپچرهای قسمت سیزدهم سریال 49 روز - 49Days

چند لحظه بعد از اینکه هان-کانگ، یی-کیونگ (جی-هیون) رو بغل میکنه، یهو یی-کیونگ (جی-هیون)، هان-کانگ رو میزنه کنار و بهش میگه: «الان چیکار کردی؟» هان-کانگ هم خودشو میزنه به اون راه و میگه: «الان کاری کردم؟ حتما خوابگردی میکردم، یادم نمیاد.... حالا انگار چی شده، خسته بنظر میومدی و منم بغلت کردم که بهت انرژی بدم، درمورد بغل کردن دلداری نمی دونی؟» اما یی-کیونگ (جی-هیون) میگه: «از اون بغلا بنظر نمیومد» هان-کانگ میگه: «مگه نگفتی که یتیمی و کسی رو نداری؟ غمگین بودی و من اومدم پیشت» یی-کیونگ (جی-هیون) هم با خودش فکر میکنه هان-کانگ عاشق یی-کیونگ شده.  هان-کانگ به یی-کیونگ (جی-هیون) غذا میده و میگه: «خوردن غذاهای خوشمزه، عصبانی شدن، انتقام و عشق، همه ی اینا بعد از مردن بی فایده س» یی-کیونگ (جی-هیون) شک میکنه که نکنه هان-کانگ چیزی میدونه ولی هان-کانگ سریع میگه: «مگه نگفتی که روزهای زیادی وقت نداری، خوشحال باش و زیاد بخور» از این طرف هم زیردست مین-هو از بغل کردن هان-کانگ و یی-کیونگ (جی-هیون) عکس انداخته و به مین-هو نشون میده، مین-هو هم از کلش دود بلند میشه.Ruminate هان-کانگ هم که از همه چیز باخبر شده میخواد به شرکت بابای جی-هیون کمک کنه. یی-کیونگ (جی-هیون) با زمانبند حرف میزنه و میفهمه که بعد از 49 روز چیزی از این اتفاقا یادش نمیمونه و همه از ذهنش پاک میشه. Begging

49D-0457.jpg 49D-0458.jpg 49D-0459.jpg 49D-0460.jpg 49D-0461.jpg 49D-0462.jpg       

یی-کیونگ (جی-هیون) میفهمه که خاک گلدون هان-کانگ رو عوض کردن و سریع میره اتاق هان-کانگ ولی هان-کانگ بهش میگه: «این گلدون خیلی سنگینه و 100 سال دیگه هم از اینجا تکونش نمیدم، اگه تکونش بدم کمرم میشکنه و آخر مردونگیم میشه» یی-کیونگ (جی-هیون) خیالش راحت میشه ولی میگه: «الان چی گفتی اگه کمرت بشکنه........» هان-کانگ میگه: «سونگ یی-کیونگ منم مَردما» یی-کیونگ (جی-هیون) هم یهو یاد بغل کردنه میوفته و سرخ میشه هان-کانگ تعارفش میکنه که بیاد بشینه ولی یی-کیونگ (جی-هیون) که خجالت کشیده نمیخواد و هان-کانگ بزور میبرش تو، توی اتاق هان-کانگ نسخه ی ایتالیایی آهنگی که یه بار آخر قسمت 9 یی-کیونگ (جی-هیون) با پیانو میزد پخشه، هان-کانگ میگه :«این آهنگ مورد علاقه ی منه» یی-کیونگ (جی-هیون) هم فکر میکنه که پس بخاطر همین یادش بوده و دلیل دیگه ای نداشته. هان-کانگ و یی-کیونگ (جی-هیون) که از رستوران میان بیرون مین-هو باهم میبینشون، از شانس هم اتفاقی یی-کیونگ میوفته توی بغل هان-کانگ مین-هو میاد جلو و هان-کانگ میخواد دخالت کنه که یی-کیونگ (جی-هیون) به هان-کانگ میگه: «مین-هو اومده منو ببینه، تو برو» هان-کانگ هم با ناامیدی میره، مین-هو از اینکه یی-کیونگ (جی-هیون) با هان-کانگه عصبانیه ولی یی-کیونگ (جی-هیون) حالش رو میگیره و مین-هو دست یی-کیونگ (جی-هیون) رو میگره و میبره، هان-کانگ هم میبینه و ناراحت میشه مین-هو از یی-کیونگ (جی-هیون) میپرسه: «چرا اون اس ام اس رو به این-جونگ دادی؟» یی-کیونگ (جی-هیون) هم میگه: «چون اینطوری احساس آرامش کردم» یی-کیونگ (جی-هیون) وسط حرفهای مین-هو میفهمه که مادر مین-هو توی بیمارستانه و اون زنی که توی عروسی بود مادر قلابیش بوده و فکر میکنه که شاید تاریخ تولد مادر اصلی مین-هو رمز اون گاوصندوق باشه. یی-کیونگ (جی-هیون) توی اتوبوسه که زمانبند میاد و بهش میگه که یه ماشین داره دنبالت میکنه، یی-کیونگ (جی-هیون) هم میبینه ماشین باباشه و میفهمه که مین-هو دستور داده تقیبش کنن، زمانبند بهش کمک میکنه و از دست اون مرده در میرن.

49D-0463.jpg 49D-0464.jpg 49D-0465.jpg 49D-0466.jpg 49D-0467.jpg 49D-0468.jpg 49D-0469.jpg

روانپزشکه به یی-کیونگ میگه: «پریروز که اومدم رفته بودی مسافرت» یی-کیونگ هم شکه میشه آخه فکر میکرد رویا دیده بوده، و دوباره برای هیپنوتیزم میره و ایندفعه میبینه که [داره با یی-سوو دعوا میکنه و بعدش همینطور که گریه میکنه میره سر کارش (همون هتلی که جی-هیون، مین-هو و این-جونگ رو با هم دید) که یهو اونجا مین-هو رو میبینه (همون صحنه ای که جی-هیون میدیدش)] ولی یی-کیونگ مین-هو رو نمیشناسه و صحنه های بیشتری از وقتهایی که جی-هیون توی جسمش بوده رو میبینه روانپزشکه فکر میکنه اینا خاطرات زندگی قبلی یی-کیونگ هستن ولی خود یی-کوینگ احساس دیگه ای داره و نمیتونه احساسش رو توضیح بده وقتی یی-کیونگ میره خونه یه لحظه دستش به جی-هیون میخوره و حسش میکنه و بیچاره متعجب میشه و میترسه. هان-کانگ به مین-هو میگه که میخواد کار شرکت بابای جی-هیون رو قبول کنه.

49D-0470.jpg 49D-0471.jpg 49D-0472.jpg 49D-0473.jpg 49D-0474.jpg 49D-0475.jpg 49D-0476.jpg 

از اینطرف هم این-جونگ که کنجکاوی دوست جی-هیون رو میکنه میفهمه که شماره موبایل دوسته با یی-کیونگ (جی-هیون) یکیه و از قصد مامان جی-هیون رو میبره رستوران هان-کانگ و با یی-کیونگ (جی-هیون) رو به روش میکنه، مامانه شکه میشه که چرا اسم این دختره یه جا پارک جونگ-اونه و یه جا سونگ یی-کیونگ ولی یی-کیونگ (جی-هیون) میگه : «پارک جونگ-اون اسم اینترنتی منه» اما این-جونگ گیر میده که چرا به ما نگفتی دوست جی-هیونی؟ که هان-کانگ میاد و میگه: «این که یی-کیونگ دوست جی-هیونه درسته، جی-هیون به من التماس کرد که بزارم اون اینجا کار کنه» خلاصه هان-کانگ به یی-کیونگ (جی-هیون) کمک میکنه و حتی به این-جونگ میگه که درمورد رابطه ش با مین-هو میدونه این-جونگ هم ضایع میشه. یی-کیونگ (جی-هیون) میره خونه ی مین-هو و بهش میگه که دوست جی-هیونه، مین-هو هم شکه میشه. یی-کیونگ که از خواب بیدار میشه، مثل همیشه جی-هیون باهاش حرف میزنه ولی انگار یی-کیونگ حضورش رو حس میکنه و  برمیگرده طرفش و با تعجب اطراف رو نگاه میکنه. یی-کیونگ میره کلیسا و جی-هیون دنبالش میره و نگرانشه و دستش رو میبره جلوی صورت یی-کیونگ که نازش کنه که یی-کیونگ حسش میکنه و جی-هیون همینطور خشکش میزنه. 

49D-0477.jpg 49D-0478.jpg 49D-0479.jpg 49D-0480.jpg 49D-0481.jpg 49D-0482.jpg 49D-0483.jpg 49D-0484.jpg 

جی-هیون میره و چند روز توی خونه ی مین-هو میمونه و از اونجا بیرون نمیاد تا اینکه شاید رمز گاوصندوق رو ببینه ولی موفق نمیشه. حالا فقط 16 روز براش مونده، میره خونه ی یی-کیونگ و جلوی خونه میبینش و صداش میکنه، یی-کیونگ صدای جی-هیون رو میشنوه و اینطرف و اونطرف رو نگاه میکنه ولی هیچکی  رو نمیبینه جی-هیون هم متعجبه که یعنی یی-کیونگ صدامو شنید؟! یی-کیونگ میره توی خونه و به یاد یی-سوو گریه میکنه و جی-هیون هم میشینه کنارش و باهاش گریه میکنه فرداش یی-کیونگ (جی-هیون) برای پیدا کردن یی-سوو، توی تقویم لیست فارغ التحصیلها رو میبینه تا شماره تلفنشون رو پیدا کنه که یهو توی لیست فارغ التحصیلها عکس پسری رو میبینه که خیلی شبیه زمانبند خودمونه سریع میره پیش زمانبند و عکس رو بهش نشون میده که زیر عکس اسمش رو نوشته سونگ یی-سوو، زمانبند تا خودشو میبینه شکه میشه و هر دو با تعجب به هم نگاه میکنن............
49D-0485.jpg 49D-0487.jpg 49D-0488.jpg 49D-0489.jpg 49D-0490.jpg 49D-0491.jpg 

پایان قسمت سیزدهم

حالا که فهمیدن یی-سوو کیه چی میشه؟ اصلا فایده ای داره؟
 میتونن کمکی به یی-کیونگ بکنن؟

هیچ نظری موجود نیست: