۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه

خلاصه و کپچرهای قسمت دوم سریال با من ازدواج کن مری - Marry me Mary

بعد اینکه بابای مری، موو-کیول رو میبینه به مری گیر میده چرا من نبودم پسر آوردی خونه  و مری رو میزنه. موو-کیول تعجب میکنه و میاد جلوی بابای مری و میگه نزنش و بابای مری میگه تو کی هستی؟ تا موو-کیول میخواد خودش رو معرفی کنه مری میگه بابا من همه چیزو توضیح میدم و دست موو-کیولو میگیره و میبره دم در که موو-کیول میخواد از در بره بیرون میگه مری کریسمس(کریسمس مبارک) و میره. بابای مری تعجب میکنه و میگه چقدر مست بود کریسمس چیه؟ تازه نوامبره. موهاشو نگاه معلوم نیست دختره یا پسر این چه دوست پسریه که پیدا کردی؟ مری هم میگه دوست پسرم نیست و تا میخواد توضیح بده صدای طلبکارا میاد و باباهه مجبور میشه دوباره فرار کنه.
بابای جونگ-این درحالی که به عکس مامان مری نگاه میکنه یاد حرفایی که با بابای مری توی قبرستون گفته بودن می افته که بابای مری از دخترش تعریف میکنه و دوست داره یه شوهر خوب براش پیدا کنه که جای بابای بدش رو براش بگیره. بابای جونگ-این تا عکس مری رو میبینه که خیلی شبیه مامانشه زودی میگه من بهت کمک میکنم. حالا بابای مری میره پیش بابای جونگ-این و میگه زودی عروسی بچه ها رو راه بندازیم چون نگران تنها موندنش توی خونه ام. بابای جونگ-این میگه نه خوب نیست که زود عروسی کنن ولی به هم میان. بابای مری هم میگه پس یه ملاقات ترتیب بدیم که همدیگه رو ببینن. جونگ-این به همکاراش میگه میخواد برای سریالش از سو-جون استفاده کنه ولی همکاراش میگن که اون خیلی سختگیره
 و فکر نمکنن همکاری کنه.
مری میره توی یه هتل مجلل و همینطور با تلفن داره با باباش حرف میزنه، مری بیچاره خبر نداره که باباش برای چی گفته بیاد اینجا. بابای جونگ-این به بابای مری زنگ میزنه و میگه جونگ-این به خاطر یه ملاقات کاری 30 دقیقه دیرتر میاد. بابای مری هم به مری میگه اینجا منتظر باش من 30 دقیقه دیگه بهت زنگ میزنم. ملاقات کاری جونگ-این با سو-جون توی همون هتله که جونگ-این به سو-جون میگه فیلمنامه رو خوندی؟ سو-جون میگه نه چون شخصیت سریالها ساکنن دوستشون ندارم. مری که توی هتل منتظر نشسته بازیگر مردی که میخواد توی سریال جونگ-این بازی کنه میاد و مری هم برای اینکه به دوستش ثابت کنه واقعا بازیگره رو دیده میره ازش امضاء میگیره ولی تا میخواد عکس بندازه بازیگره مخالفت میکنه، مری تشکر میکنه میره میشینه میخواد با دوستش تلفنی صحبت کنه که مدیر بازیگره (همون زنی که توی قسمت اول موو-کیول قراردادی که باهاش داشت رو پاره کرد) به مری گیر میده که تو الان عکس انداختی. میان موبایلش رو بگیرن که مری نمیده و موبایل از دستش می افته و داغون میشه مری داره با مردی که داشت ازش موبایلو میگرفت بحث میکنه که جونگ-این از راه میرسه و به مرده میگه داری چیکار میکنی؟ جونگ-این به خاطر این اتفاق به مری پاکت پول میده و ازش امضاء میخواد مری میگه برای چی باید اینو امضاء کنم که یهو یاد خودش میافته که به موو-کیول التماس میکرد امضاء کنه و قبول میکنه که امضاش کنه. جونگ-این معذرت خواهی میکنه و میره، مری هم پاکت رو باز میکنه و میبینه پولش خیلی زیاده و با خودش میگه اون یه باادب احمق بود. سو-جون به جونگ-این میگه سریالت رو بازی میکنم چون شخصیتش مثله خودمه. جونگ-این سر یه میز منتظر مری میشینه. اما مری میفهمه که باباش به خاطر قرار ازدواج فرستادش اونجا ولی فکر میکنه طرف رو ندیده و نمیدونه که همون جونگ-این بوده و با عصبانیت میذاره میره.
مری میره پیش باباش که داره براش لباس عروسی انتخاب میکنه میگه مگه من دیوونه ام عروسی کنم؟ نکنه بخاطر بدهی هات میخوای من عروسی کنم. باباش هم میگه کدوم بابایی همچین کاری میکنه. مری هم میگه من چطور با پسری که تاحالا ندیدمش عروسی کنم؟ باباهه هم میخواد عکس جونگ-اینو نشون بده که مری چشماشو میگیره و نمیبینه. مری که نا امید شده یه نامه برای باباش مینویسه و میخواد از خونه فرار کنه، تا میاد از خونه بره بیرون میبینه گیتار موو-کیول جا مونده با خودش میگه کدوم نوازنده ای گیتارشو جا میذاره و میره کیف گیتارو باز میکنه میبینه توش لباسه، یهو میبینه کنار کیف موبایلشم جا مونده. موو-کیول با گروهش یه جا تست کار میدن ولی مرده میگه فقط موو-کیولو میخواد، موو-کیول هم قبول نمیکنه. با دوستاش که توی خیابون داره راه میره دوستاش هی گیر میدن که تو خیلی وفاداری به ما و ما جلوی پیشرفتت رو گرفتیم، موو-کیول هم با کمال فروتنی میگه نه، ما یه گروهیم. یهو دوستش بهش میگه تلفن باهات کار داره، بازم موبایلتو گم کردی؟ مری میاد که وسایل موو-کیولو پس بده میبینه موو-کیول بازم مسته اونم وسط روز. دوستای موو-کیول زودی بهش میگن سلام زن داداش. مری هم تعجب میکنه و میگه چرا بهم میگید زن داداش؟ اونا هم میگن مگه دیشب با هم نبودید؟ مری هم مثل گیجا سوتی میده که دیشب نبود، پریشب بود. بعدش دوستاش گیر میدن باهم عروسی کنید. مری وسایل و پول موو-کیولو پس میده ولی موو-کیول پولو قبول نمیکنه و میگه دیشب اونجا نخوابیدم ولی پریشب که خوابیدم. دوستاش هم دوباره گیر میدن که دیدی با هم خوابیدن و هی میگن عروسی کنید...عروسی کنید. مری که میخواد بره موو-کیول میگه از خونه فرار کردی؟ حتما یه نامه هم نوشتی که فرار کردی. به مری میخنده و میگه تو خیلی بانمکی.

MMM-0103.jpg MMM-0104.jpg MMM-0105.jpg MMM-0106.jpg MMM-0107.jpg MMM-0108.jpg MMM-0109.jpg MMM-0110.jpg MMM-0111.jpg MMM-0112.jpg MMM-0113.jpg MMM-0114.jpg MMM-0115.jpg MMM-0116.jpg MMM-0117.jpg MMM-0118.jpg MMM-0119.jpg MMM-0120.jpg MMM-0121.jpg MMM-0122.jpg MMM-0123.jpg MMM-0124.jpg MMM-0125.jpg MMM-0126.jpg MMM-0127.jpg MMM-0128.jpg MMM-0129.jpg MMM-0130.jpg MMM-0131.jpg MMM-0132.jpg

مری پیش موو-کیول و دوستاشه تا دوستای خودش میان و مری میخواد بره خونه دوستش ولی دوستاش تا موو-کیولو میبینن میرن پیش موو-کیول و ازش امضاء میگیرن و هی ازش تعریف میکنن که یهو یکی از دوستای موو-کیول که مسته قاطی میکنه و گیر میده که چرا همه تون فقط موو-کیولو میبینید یکی دیگه از دوستاش طرف موو-کیولو میگیره و دعواشون میشه و میرن بیرون ولی موو-کیول که مسته ساکت و خونسرد نشسته  مری بهش میگه چرا نشستی یه کاری بکن، موو-کیول میگه من از دعوا خوشم نمیاد  اسمت تو مری کریسمس بود، نه؟ مری هم با عصبانیت میگه مریه... کریسمس نیست. موو-کیول میگه مری؟...مری اسم سگ نیست؟ و برای مری هاپ هاپ میکنه، مری هم میخواد کم نیاره و حال موو-کیولو بگیره که میگه پس تو هم گربه ی خیابونی هستی و برای موو-کیول میو میو میکنه. هی موو-کیول هاپ هاپ میکنه و مری هی میو میو میکنه و موو-کیول دوباره لپ مری رو میکشه و میگه تو خیلی بانمکی (قربون اون بانمک گفتنش) دوستاشون دارن همینطور دعوا میکنن که یهو پلیس میاد و همه فرار میکنن ولی مری وایستاده با ترس نگاه میکنه موو-کیول که میبینه مری هنوز وایستاده میره بهش میگه داری چیکار میکنی و دستشو میگیره و میدوئن. بعدش دارن راه میره که موو-کیول میخوره به یه مرده و عذرخواهی میکنه ولی مرده گیر میده بهش و میگه تو مردی یا زنی؟  (بیچاره مرد به این خوشگلی تاحالا ندیده بوده) موو-کیول محل نمیزاره و میره اما مرده هی گیر میده و بهش فحش میده، مری میگه اون داره بهت فحش میده برات مهم نیست؟ موو-کیول هم میگه نه و دوباره برای مری هاپ هاپ میکنه و میخنده اون مرد عوضی ها بهش میگن شوم و یهو خنده ی موو-کیول محو میشه و یه دونه مشت میکوبونه تو دماغ یارو. میبرنشون اداره پلیس و موو-کیول نمیخواد کنار بیاد و مری بجاش میره با اونها حرف بزنه، مرده میگه چرا دوست دخترت رو فرستادی؟ شوم. موو-کیول دوباره عصبانی میشه و میخواد بیاد یارو رو بزنه که مری یهو جلوشو میگیره و میگه عزیزم....عزیزم.... موو-کیول با تعجب به مری نگاه میکنه  و مری هم میگه بیا بیرون حرف بزنیم. میرن بیرون و مری میگه به خاطر بابام زیاد توی این وضعیت بودم بلدم چیکار کنم و با مشت خود موو-کیول یه دونه توی دماغ موو-کیول میزنه و دماغش خون میاد و چون دو طرف زخمین کارشون درست میشه.



MMM-0133.jpg MMM-0134.jpg MMM-0135.jpg MMM-0136.jpg MMM-0137.jpg MMM-0138.jpg MMM-0139.jpg MMM-0140.jpg MMM-0141.jpg MMM-0142.jpg MMM-0143.jpg MMM-0144.jpg MMM-0145.jpg MMM-0146.jpg MMM-0147.jpg MMM-0148.jpg MMM-0149.jpg MMM-0150.jpg MMM-0151.jpg MMM-0152.jpg MMM-0153.jpg MMM-0154.jpg MMM-0155.jpg MMM-0156.jpg MMM-0157.jpg MMM-0158.jpg MMM-0159.jpg MMM-0160.jpg MMM-0161.jpg MMM-0162.jpg MMM-0163.jpg MMM-0164.jpg MMM-0165.jpg 

دوستای موو-کیول بهش میگن مری چقدر خوب کارو راست و ریست کرد باید با یکی مثل مری عروسی کنی. مری و موو-کیول دارن با هم حرف میزنن که موو-کیول میگه دیگه رسمی حرف نمیزنی، باید راحتتر شده باشی؟ مری هم میگه آره نقش دوست دخترتو بازی کردم ولی دلم برای اون دختری که با تو عروسی کنه خیلی میسوزه. موو-کیول میگه من عروسی نمیکنم، مری هم میگه درسته نباید عروسی کنی چون همش مستی، نوازنده ای، یه عالمه دختر دورته، خوشگلی تازه بداخلاق هم هستی، بدترین شوهر دنیا میشی. موبایل مری زنگ میزنه و میبینه باباشه ولی بهش جواب نمیده. موو-کیول بهش میگه به خاطر من دعواتون شده مری هم میگه نه و پیغام باباشو گوش میکنه که باباش گفته حالا که فرار کردی باید بدون نامزدی یهو عروسی کنی. مری میشینه با دوستاش و دوستای موو-کیول دراین مورد حرف میزنه و اونا هم پیشنهاد میدن که بهترین راه اینه که با موو-کیول عکس عروسی بندازه و به باباش بگه با اون عروسی کرده. با هم عکس میندازن و مری برای باباش میفرسته. موو-کیول به مری میگه فکر نمیکنم که دلیلی باشه که دوباره همدیگه رو ببینیم و با هم خداحافظی میکنن.

MMM-0166.jpg MMM-0167.jpg MMM-0168.jpg MMM-0169.jpg MMM-0170.jpg MMM-0171.jpg MMM-0172.jpg MMM-0173.jpg MMM-0174.jpg MMM-0175.jpg MMM-0176.jpg MMM-0177.jpg MMM-0178.jpg MMM-0179.jpg MMM-0180.jpg MMM-0181.jpg MMM-0182.jpg MMM-0183.jpg MMM-0184.jpg MMM-0185.jpg MMM-0186.jpg MMM-0187.jpg MMM-0188.jpg MMM-0189.jpg MMM-0190.jpg MMM-0191.jpg MMM-0192.jpg MMM-0193.jpg MMM-0194.jpg

بابای مری داره بابای جونگ-این ناهار میخوره که عکس عروسی مری بهش میرسه و بابای جونگ-اینم میبینه. سو-جون قراردادش با جونگ-اینو امضاء میکنه و میگه وقتی اولین سریالش رو بازی میکرده از دوست پسرش جدا شده و الان پشیمونه چون پسر باحالی بوده. سو-جون که فهمیده بود جونگ-این قرار ازدواج داره بهش میگه اصلا بدرد ازدواج نمیخوری بنظر از زندگی مجردی لذت میبری، خیلیها بخاطر موقعیت اجتماعی با هم عروسی میکنن بعد جوری زندگی میکنن که انگار مجردن پس چرا عروسی کردن؟ جونگ-اینم یه لحظه میره توی فکرو میگه موافقم. مری پیش دوستش مونده که باباش زنگ میزنه میگه درکت کردم زود بیا خونه. مری میره خونه و باباش سند ازدواجش با جونگ-اینو میذاره جلوش یعنی جونگ-اینو و مری قانوناً زن و شوهرن. مری میره پیش وکیل، وکیله بهش میگه این جعل سنده و اگه شکایت کنی بابات زندانی میشه اگه نمیخوای اینطوری بشه میتونی طلاق بگیری. جونگ-این با باباش درمورد اینکه مری با یه پسر دیگه عروسی کرده حرف میزنه و میگه چرا مری؟ من میتونم با دختر دیگه ای عروسی کنم و باباش هم میگه چون من میخوام از این دختر حمایت کنم میخوام عروسم بشه جونگ-این میگه اگه منو دوست نداشته باشه نمیخوام بزور باهاش عروسی کنم و بیا صد روز بهش فرصت فکر کردن بدیم و آخرش انتخاب با خودش باشه. مری میره به باباش میگه تو فقط میخواستی منو یه زن مطلقه بکنی باباش هم میگه چرا طلاق بگیری، اون پسره رو فراموش کن و با جونگ-این عروسی کن. مری نشسته داره مینوشه که موو-کیول میاد و میگه مگه قرار نبود دیگه همدیگه رونبینیم، چرا زنگ زدی بهم؟ مری هم میگه به خاطر عکسها ممنونم، میخوام نوشیدنی مهمونت کنم. موو-کیول نمیخواد بخوره ولی وقتی میبینه مری داره همه شو میخوره ازش میگیره و خودش میخوره  و میگه دیگه بسته. موو-کیول به مری میگه برو خونه و سرشو ناز میکنه و میگه مراقب خودت باش ولی مری دنبالش راه میافته و درمورد رویاشون حرف میزنن که رویای مری یه زندگی ساده و بدون نگرانیه، مری یهو سند ازدواجشو به موو-کیول نشون میده و موو-کیول با تعجب میگه تو متأهلی؟ مری میگه میخوام بهم یه لطفی بکنی، موو-کیول میگه نه و میره. موو-کیول داره توی پارک  یه آهنگ عاشقانه سوزناک میخونه و مری هم اشک توی چشماش حلقه زده  و حرفای باباش یادش میاد که میگه جونگ-این بهت صد روز فرصت داده. بعد از تموم شدن آواز موو-کیول، مری بهش التماس میکنه که صد روز اسمتو بهم قرض بده هیچ دردسری هم برات ندارم ولی موو-کیول قبول نمیکنه میگه مگه نمیگی اون پسره پولدار و خوشگله، خب باهاش عروسی کن. مری هم میگه منم آدمم نمیتونم با کسی که دوست ندارم عروسی کنم. همینطور مری دنبال موو-کیول راه می افته و هر جا اون میره اونم دنبالشه.

MMM-0195.jpg MMM-0196.jpg MMM-0197.jpg MMM-0198.jpg MMM-0199.jpg MMM-0200.jpg MMM-0201.jpg MMM-0202.jpg MMM-0203.jpg MMM-0204.jpg MMM-0205.jpg MMM-0206.jpg MMM-0207.jpg MMM-0208.jpg MMM-0209.jpg MMM-0210.jpg MMM-0211.jpg MMM-0212.jpg MMM-0213.jpg MMM-0214.jpg MMM-0215.jpg MMM-0216.jpg MMM-0217.jpg MMM-0218.jpg MMM-0219.jpg MMM-0220.jpg MMM-0221.jpg MMM-0222.jpg MMM-0223.jpg MMM-0224.jpg MMM-0225.jpg

تا اینکه شب میشه و مری دیگه داره تنها برمیگرده خونه که دوتا مرد به قصد مزاحمت میان جلو ولی هنوز دوقدم برنداشته یهو موو-کیول میادو دستشو میندازه دور گردن مری و اون دوتا هم راهشونو میکشن میرن. مری اینقدر راه رفته پاش زخم شده و موو-کیول کولش میکنه ولی مری معذبه موو-کیول به مری میگه تا حالا پسری کولت نکرده؟ مری هم میگه آره و موو-کیول قبول میکنه اسمشو به مری قرض بده مری هم قول میده که برای موو-کیول دردسر درست نکنه. موو-کیول میگه هی  یه موقع عاشق من نشی... مری هم میگه شاید تو پسر عالی باشی ولی برای مثل یه پسر نیستی. موو-کیول هم میگه تو هم شاید خیلی بانمک باشی ولی برای من مثل یه دختر نیستی. مری میگه تازه تو از قبل دوست دختر داری. موو-کیول تعجب میکنه و میگه دوست دختر؟ مری هم میگه همونی که عکسش توی کیف گیتارته. موو-کیول میگه بعد از صد روز میخوای چیکار کنی؟ مری هم میگه من که صد روزو قبول کنم بدهی هامونو میدن پس آخر سر هیچ کدومو انتخاب میکنم. بابای مری بهش میگه از این به بعد از 9 صبح تا 5 بعد از ظهر باید با جونگ این باشی و از 5بعد از ظهر تا 10 شب با موو-کیول، شنبه پیش جونگ-این و یکشنبه پیش موو-کیول. مری داره تلفنی با موو-کیول حرف میزنه که یهو باباش میاد توی اتاقش و مری هم از قصد میگه عزیزم خداحافظ خواب منو ببین. باباش هم میگه به اون پسره بگو بیاد باید باهاش حرف بزنم مری سریع میگه من خودم همه چیزو بهش خوب توضیح دادم، باباش یه دفترچه ی صد روزه میزنه روی دیوار و میگه از فردا باید بری پیش جونگ-این. مری میره خونه ی جونگ-این ولی چون راهو گم کرده دیر میرسه، جونگ-این رفته سرکار. چون خونه ی جونگ-این خیلی مجلله مری هیجان زده میشه، جونگ-این از سر کار میاد میبینه مری که صورتش با موهاش پوشیده شده روی مبل خوابش برده میره توی آشپزخونه آب بخوره یهو میشنوه مری از روی مبل افتاد میره خودشونو به هم معرفی میکنن یهو مری تا قیافه ی جونگ-اینو میبینه میگه اِ... باادب احمق.............. 



MMM-0226.jpg MMM-0227.jpg MMM-0228.jpg MMM-0229.jpg MMM-0230.jpg MMM-0231.jpg MMM-0232.jpg MMM-0233.jpg MMM-0234.jpg MMM-0235.jpg MMM-0236.jpg MMM-0237.jpg MMM-0238.jpg MMM-0239.jpg MMM-0240.jpg MMM-0241.jpg MMM-0242.jpg 

حالا مری میتونه با وجود این با ادب احمق  به اون خوشگل ولگرد دردسر نده؟
پایان قسمت دوم
 

۴ نظر:

melika گفت...

salam karton alie dokhtara meccccccccccccccccccccci

melika گفت...

salam kareton ali bod dokhtara meccccccccccci

sara گفت...

`اپممممممممممممممممممممممممممممممم باعکسهای سوکیییییییی نظر یادت نرههههههههههههه

سحر بارانی گفت...

سلااااااااااااااام
دو خواهر گل خوبید؟
من دیر امدم اما امدم
با ید بگم خلا صه ی قسمت دو هم عالییییییییییی بود مرسییییییییییییی
قربونتون
باییییییییییییی