۱۳۹۰ تیر ۹, پنجشنبه
معرفی سریال شکارچی شهر - City Hunter
نام سریال: 시티헌터 / City Hunter/ شکارچی شهر
ژانر: اکشن، عاشقانه
تعداد قسمت ها: 20
از شبکه ی:SBS
محصول سال: 2011
نویسنده: Hwang Eun Kyung, Choi Soo Jin
کارگردان: Jin Hyuk (کارگردان سریال های نقاش باد، میراث درخشان، شاهزاده دادستان)
این سریال بر اساس کارتون ژاپنی به همین اسم است
بازیگران:
Lee Min Ho در نقش Lee Yoon Sung
(بازیگر سریال های فرار ماهی خال مخالی، پسران برتر از گل، سلیقه ی شخصی)
Park Min Young در نقش Kim Na Na
(بازیگر سریال های من سم هستم و شاهزاده جا میونگ گو، رسوایی سونگ کیون کوان)
Lee Joon Hyuk در نقش Kim Young Joo
(بازیگر سریالهای سالن شهر، باغ مخفی، من افسانه هستم)
(بازیگر سریالهای اشکال نداره دختر بابا، نشانه)
Goo Ha Ra در نقش Choi Da Hye
(عضو گروه KARA)
داستان این سریال درمورد پسری به اسم یون-سونگه که برای مرگ غیر منصفانه ی باباش میخواد از بزرگای دولت که باعث مرگ باباش شدن انتقام بگیره و به همین دلیل وارد کاخ آبی (کاخ رئیس جمهوری کره) میشه. نانا هم دختریه که باباش توی کماس و تنها زندگی میکنه و برای پرداختن هزینه های بیمارستان به عنوان محافظ توی کاخ آبی مشغول به کار میشه. این دوتا توی کاخ آبی با هم آشنا میشن البته قبلا هم همدیگه رو دیده بودن. یون-سونگ پنهانی و به طوری که هویتش شناخته نشه دست بزرگای دولت رو رو میکنه و به شکارچی شهر معروف میشه. این وسط داستان عاشقانه ای هم هست که پیچیده ترش میکنه....
این سریال الان در حال پخشه و امروز قسمت 12 رو نشون میده، تا اینجا که ما دیدیم سریال جذابی بوده و بازیگراش هم که عالی بازی میکنن، لی مین-هو توی این سریال مثل هلو شده، جذاب و خوردنی... پارک مین-یونگ هم ناز و خوشگل شده. به نظر ما بهترین زوج هنری مین-هو، مین-یونگه، خیلی به هم میان.
۱۳۹۰ تیر ۸, چهارشنبه
دوستی پرسیده بود که چرا از خریدن سریال "متاسفم دوستت دارم" پشیمون شدیم....
*ما اصلا از بازیگراش خوشمون نیومد و بنظرمون مصنوعی بازی میکردن و حس رو نمیرسوندن بخاطر همین از خردینش پشیمونیم، آخه به نظر ما مهمترین عامل خوب بودن فیلم بازیگراش هستن بعد داستان و بعد کارگردانی و ......... وگرنه داستان سریال "متاسفم دوستت دارم" بد نبود.
خلاصه و کپچرهای قسمت هجدهم سریال 49 روز - 49Days
بعد از اینکه یی-کیونگ، هان-کانگ رو بغل میکن، هان-کانگ بهش میگه: «جی-هیون تویی؟) یی-کیونگ چیزی نمیگه و اشک میریزه، هان-کانگ که فهمیده جی-هیونه بهش میگه «وقتی جی-هیون بیدار شد بهش بگو که بهم بگه الان چی میخواست بگه و بدون خداحافظی نره» از اون طرف هم مین-هو از دور نگاهشون میکنه و عصبانی میشه. یی-کیونگ به جی-هیون میگه: «اگه من میتونستم زندگیم رو با تو عوض کنم، عوض میکردم. چقدر خوب میشد که من میتونستم دنبال یی-سوو برم و تو هم میتونستی کنار هان-کانگ بمونی» جی-هیون میگه: «مذخرف نگو، یی-سوو منتظر اینه که بتونه تو رو ببینه» خلاصه یی-کیونگ دلش میخواد که جای جی-هیون بمیره این-جونگ که از جی-هیون میترسه، مین-هو بهش میگه بره و جی-هیون رو بکشه، ولی این-جونگ ناراحت میشه و گریه میکنه. جی-هیون از یی-کیونگ میپرسه: «زمانهایی رو من توی جسمت هستم و کارهایی که میکنم رو یادت میاد» یی-کیونگ میگه: «فقط دیشب رو یادمه، با اینکه ناراحتم ولی نمیتونم کاری کنم» یی-کیونگ فکر میکنه که یی-سوو برای اینکه ببرتش میخواد بیاد به دیدنش. یی-کیونگ (جی-هیون) هم به زمانبند (یی-سوو) میگه که یی-کیونگ چه فکری میکنه و زمانبند (یی-سوو) هم ناراحت میشه.
این-جونگ به مین-هو میگه: «تو رفتی طرف یی-کیونگ تا بازم از جی-هیون خواستگاری کنی» مین-هو هم میگه: «آره تا جی-هیون هست تو هم نمیتونی پیش من بمونی» این-جونگ هم پا میشه میره بیمارستان تا جی-هیون رو بکشه، جی-هیون هم که توی اتاقه داره نگاهش میکنه و متعجبه که این-جونگ حتی تا اینجا پیش رفته، این-جونگ میخواد ماسک اکسیژن جی-هیون رو جدا کنه، هان-کانگ از راه میرسه و نمیذاره (هان-کانگ مادر و پدر جی-هیون رو فرستاده خونه و توی بیمارستان مونده) هان-کانگ میره سر مین-هو غر میزنه که «تو باعث شدی زنی که دوستت داره، بخواد زنی که یه زمانی دوستت داشت رو بکشه، اگه جی-هیون بره با من میخوای چیکار کنی؟» هان-کانگ یهو توی اتاقش دوربین جی-هیون رو پیدا میکنه و فیلمی که از دوستاش گرفته بود رو میبینه و میفهمه که اون چقدر تلاش کرده، هان-کانگ گریه میکنه و میخواد جی-هیون رو نجات بده، یی-کیونگ (جی-هیون) هم میشنوه و میره میشینه زار زار گریه میکنه و به زمانبند (یی-سوو) میگه: «فقط یه بارمم که شده میخوام به عنوان جی-هیون برای هان-کانگ زندگی کنم. هیچ راهی نداره؟ نمیشه این 3 روز باقی مونده ام رو با دیدن هان-کانگ برای 3 دقیقه عوض کنم؟» ولی همچین چیزی نمیتونه اتفاق بیوفته.
مین-هو به این-جونگ پول میده و می خواد ولش کنه که مامان جی-هیون با هم میبینشون و با این-جونگ دعوا میکنه. هان-کانگ مجبور میشه بره آمریکا و فکر میکنه که هنوز 5 روز برای جی-هیون فرصت مونده (آخه خبر نداره که جی-هیون 2 روزش رو از دست داده) به جی-هیون نمیگه و میره. یی-کیونگ (جی-هیون) توی خونه ی یی-کیونگه که صاحب خونه ش میاد و میگه که چون مین-هو اینجا زندگی نمیکرده قرارداد رو امضاء نکرده. یی-کیونگ (جی-هیون) میفهمه که هان-کانگ رفته آمریکا و قبل از رفتنش نمیتونه ببینش، میشینه و گریه میکنه زمانبند (یی-سوو) به جی-هیون برنامه و شرایط رفتنش رو میگه. سوو-وو میره پیش این-جونگ و باهم درمورد اینکه هر دوتا دوستای جی-هیون مردایی رو که عاشق جی-هیون هستن رو دوست دارن درد و دل میکنن. جی-هیون هم که فردا باید دنیا رو ترک کنه، به مردم و دنیای اطرافش یا حسرت نکاه میکنه
یی-کیونگ (جی-هیون) برای سالگرد ازدواج مامان و باباش از سوو-وو کیک میخره و بهش میگه: «تو دوست خوبی هستی و جی-هیون تو رو خیلی دوست داره» سوو-وو هم یاد جی-هیون میوفته و دلش براش تنگ میشه. یی-کیونگ (جی-هیون) میره بیمارستان و برای مامان و باباش آهنگ میذاره (آهنگ ایتالیاییه) و جی-هیون از جسم یی-کیونگ درمیاد و همینطور که با غم و حسرت به مامان و باباش نگاه میکنه شعر کره ای همون آهنگ رو میخونه و گریه میکنه یی-کیونگ هم که بالا سر جسم جی-هیون ایستاده غمگین و ناراحت گریه میکنه. یی-کیونگ با دیدن این صحنه احساسی شده به جی-هیون میگه: «بعضی از مادر و پدرها اینطورین و بعضی ها هم بچشون رو ول میکنن» گذشته ش و اینکه یی-سوو چقدر براش مهم بوده رو برای جی-هیون تعریف میکنه و ازش بخاطر اینکه باعث مرگش شده عذرخواهی میکنه ولی جی-هیون ازش میخواد که شاد زندگی کنه.
صبح یی-کیونگ از خواب بیدار میشه و میبینه جی-هیون نیست، جی-هیون لوازم و لباس خریده و برای یی-کیونگ گذاشته و یی-کیونگ با دیدنش اشکش درمیاد. جی-هیون با زمانبند (یی-سوو) میره تا سوار آسانسور بشه. از اینطرف هم دکتر میگه که امیدی به بیدار شدن جی-هیون نیست ولی وقتی زمانبند (جی-هیون) میخواد آسانسور رو ظاهر کنه یهو دوتا اشک توی گردنبند جی-هیون جمع میشه زمانبند (یی-سوو) و جی-هیون متعجب میشن... از اینطرف هم مامان جی-هیون و سوو-وو بالا سر جسم جی-هیون گریه میکنن که یهو جی-هیون چشماش رو باز میکنه.......
پایان قسمت هجدهم
بلاخره جی-هیون موفق شد دوتا اشک دیگه رو هم بدست بیاره... یعنی بعد از بیدار شدنش چیکار میکنه؟
۱۳۹۰ تیر ۷, سهشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)