۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

خلاصه و کپچرهای قسمت سوم سریال با من ازدواج کن مری - Marry me Mary

بعد از اینکه مری و جونگ-این همدیگه رو میبینن، مری میخواد پاکت پولی که بهش داده بود رو برگردونه که جونگ-این قبول نمیکنه. مری به جونگ-این میگه چرا این ازدواجو قبول کردی؟ جونگ-این هم میگه این یه تصمیم کاری بود. مری هم میگه من بعد از صد روز نمیخوام تو رو انتخاب کنم، جونگ-اینم میگه خوشحالم دیدگاهمون به این ازدواج یکیه. با هم میرن اداره ی جونگ-این و مری رو منشیش میکنه و بهش میگه فقط توی همین اتاق بمون و بیرون نیا. مری میره توی اینترنت میبینه جونگ-این آدم خیلی موفقیه و با خودش میگه چرا همچین ازدواجی رو قبول کرده. مری توی دفتر جونگ-این، سو-جون رو میبینه و میره ازش امضاء میگیره. همون زنه که قبلا با اون یکی بازیگره بود و سر عکس انداختن با مری دعوا کرده بود یهو میاد تو و مری رو میبینه و تعجب میکنه و جونگ-این میگه اون روز سوءتفاهم شده بوده. جونگ-این همش سر کاره و به مری هم زودتر از ساعت تعیین شده میگه برو. مری زود میره خونه و باباش میگه چرا زود اومدی؟ مری هم میگه اون خیلی عجیبه فکر کنم بخاطر ارث باباش این صد روزو قبول کرده، اون نمیخواد اصلا با من عروسی کنه شاید گِیه. باباش ازش میپرسه ساعت 5 میخوای بری پیش اون پسره؟ مری هم تلویزیونو روشن میکنه و میگه چرا برم؟ میخوام سریال ببینم. باباش تعجب میکنه و میگه همین یه روز کافی بود، دیگه نمیخوای اون پسره رو ببینی؟ مری هم سریع میگه نه یهویی دلم برای محبوبم تنگ شد و میره بهش زنگ میزنه و موو-کیول جواب نمیده. بابای مری میگه خیلی عجیبه اصلا شما چطور همدیگه رو دیدید و عاشق شدید؟ مری هم میگه مگه ندیدی توی سریالها میگن عشق مثل تصادف ماشینه و بدون اخطار وارد زندگی میشه. مری تصادف و دیدارش با موو-کیولو یادش میاد و به باباش میگه چطور میتونم عاشق همچین پسری نشم؟ باباشم برمیگرده میگه ولی اونم تو رو دوست داره؟ مری یاد بوسه ی پیشونی هری پاتری موو-کیول می افته و میگه آره اون حتی گفته عاشق زخم هری پاتریه منه. باباش میگه اگه واقعا دوستت داره چرا نمیاد به من بگه دخترمو دوست داره و مری هم میگه من نذاشتم بیاد اون حتی میخواست بیاد جلوت زانو بزنه. مری میره خونه ی موو-کیول و داستانی که برای باباش تعریف کرده رو روی یه کاغذ نوشته و میده به موو-کیول و میگه اگه بابام بهت زنگ زد اینا رو بهش بگو. موو-کیول هم قبول نمیکنه و میگه مگه قرار نبود برای من دردسر نداشته باشه. مری میگه باید صد روز عصرها خونه ت بمونم و التماسش میکنه موو-کیول برمیگرده میبینه خیلی شبیه گربه ی شرک داره نگاه میکنه، میخنده و میگه چقدر شبیه گربه ی شرکی ولی سریع خندش رو نگه میداره و میگه نه قبول نمیکنم.صاحب خونه ی موو-کیول میاد و میگه باید این هفته پول بدی. مری سریع به موو-کیول میگه من صد روز اینجا میمونم و کرایه ی اون 100 روزو میدم ولی موو-کیول به هیچ وجه راضی نمیشه و مری به امید اینکه شاید اینطوری کنار بیاد توی خونه تکونی به موو-کیول کمک میکنه. موو-کیول توی خیابون وسایلهایی که مردم دور انداختن و به نظرش مفید میاد رو برمیداره و به کمک مری خونه رو خیلی خوشگل تزیین میکنه. مری به موو-کیول میگه تو تلویزیون نداری؟ من میخواستم امشب سریال نگاه کنم. موو-کیول میگه من تلویزیون نگاه نمیکنم مگه نمیخوای بری خونه. مری هم میگه من تا قبل ساعت 10 نمیتونم برم خونه. موو-کیول هم میگه باشه فقط همین امروزو بمون.


جونگ-این و باباش با هم حرف میزنن و جونگ-این میگه این دختر با زنهایی که دیدم خیلی فرق داره. بابای مری هم بدهی هاشو میده. دوستای موو-کیول بهش زنگ میزنن میگن ما داریم میایم خونه ات، موو-کیول به مری میگه دوستام دارن میان برو. مری بلند میشه و آروم میگه اما کجا برم؟ موو-کیول هم با اون قیافه ی نازش یه نگاهی به مری میکنه و همین موقع دوستای موو-کیول میرسن و به مری میگن حالا که کمک کردی  بمون و به دوستات هم بگو بیان. همه ی دوستها دور هم جمع میشن و درمورد مشکل مری حرف میزنن و هی به موو-کیول میگن به مری کمک کن و موو-کیول هم هی میگه عمرا و با دوستای مری میره بیرون نوشیدنی بخره. مری هم آشغالها رو جمع میکنه میبره دم در که یهو همون زنی که عکسش توی کیف گیتار موو-کیول بود رو میبینه. زنه میاد جلو با مری حرف میزنه و میگه تو دوست دختر جدید موو-کیولی؟ مری هم سریع میگه نه، تو رو خدا به خاطر من دعواتون نشه، همین موقع موو-کیول با دوستای مری از راه میرسن و موو-کیول زنه رو که میبینه خوشحال میشه و زنه میپره موو-کیولو بغل میکنه یه بوسشم میکنه و با هم میرن. دوستای مری میگن موو-کیول دوست دختر داره؟ مری هم میگه آره یه عالمه. وقتی میرن تو دوستای موو-کیول میگن نه بابا اون مامانشه و 17 سالگی موو-کیولو بدنیا آورده و همیشه برای موو-کیول دردسراشو میاره و اونم درستشون میکنه. دوست مری میگه درست مثل بابای توئه. موو-کیول میاد و دوستاش میخوان جو رو عوض کنن بازی میکنن. توی بازی یه سوال میپرسن برای هرکی جوابش آره باشه یه انگشتشو میاره پایین و هرکی همه ی انگشتاشو پایین بیاره میبازه... میپرسن که کی تا حالا نبوسیده؟ مری میاره پایین. موو-کیول با تعجب نگاه میکنه و میگه واقعا؟ مری هم که بهش بر خورده با عصبانیت میگه هرکی بیشتر بوسیده انگشتشو بیاره پایین. موو-کیول با ناراحتی میاره پایین. دوست موو-کیول میگه اون از دبیرستان تا حالا 100 تا دوست دختر داشته مری هم با تأسف و چندش شدن به موو-کیول نگاه میکنه. مری و موو-کیول هر دو فقط یه انگشتشون مونده و نوبت موو-کیوله که سوال بپرسه... موو-کیول هم با کمال بدجنسی میپرسه کی توی این گروه متاهله؟ و مری میبازه و مجبور میشه مشروب رو سر بکشه.

MMM-0269.jpg MMM-0270.jpg MMM-0271.jpg MMM-0272.jpg MMM-0273.jpg MMM-0274.jpg MMM-0275.jpg MMM-0276.jpg MMM-0277.jpg MMM-0278.jpg MMM-0279.jpg MMM-0280.jpg MMM-0281.jpg MMM-0282.jpg MMM-0283.jpg MMM-0284.jpg MMM-0285.jpg MMM-0286.jpg MMM-0287.jpg MMM-0288.jpg MMM-0289.jpg MMM-0290.jpg 

مری کامل مست میشه و دوستاشون همه میرن و مری رو میذارن توی ماشین موو-کیولو و میگن تو نخوردی مری رو ببر خونه شون. بابای مری هم زنگ میزنه و میگه چرا اینقدر دیر کردی. وسط راه ماشین موو-کیول خاموش میشه و موو-کیول بیچاره مجبور میشه مری رو کول کنه، مری هم هی غر میزنه که من نمیخوام با اون پسره ی احمق عروسی کنم که مامان موو-کیول بهش زنگ میزنه و تلفنو که قطع میکنه مری شروع میکنه و میگه بابا ببخشید، موو-کیول بدبخت هم میگه من بابات نیستم... مری هم ادامه میده که حتما خیلی سخت بوده که منو بدون مامان بزرگ کنی و...... موو-کیول هم احساساتی میشه ولی زود راه میافته. بابای مری توی کوچه منتظره که میبینه مری روی کول موو-کیوله و به موو-کیول بیگناه میگه چرا گذاشتی اینقدر بخوره که اینطوری بشه، تو دختر معصوم منو گمراه کردی و.... بعد یهو میپرسه شما دوتا تا کجا پیش رفتید بیچاره موو-کیول هم میمونه این چی داره میگه و میگه نمیخواد نگران باشی چون اتفاقی نیافتاده ولی باباهه میگه توی چشمای من نگاه کن ببینم راست میگی یا نه، موو-کیول هم اون چشمای نازشو باز میکنه  و باباهه میگه راست میگی و موو-کیول میره خونه و داره آهنگ میسازه که یهو میره توی فکر و یاد حرفی که به مری زده میافته که میگفت میخوام یه اهنگی بسازم که به آدم احساسات صادقانه بده و همینطور که یادش میاد یه لبخند جیگر روی لباش میاد و تا صبح روی آهنگش کار میکنه.

MMM-0291.jpg MMM-0292.jpg MMM-0293.jpg MMM-0294.jpg MMM-0295.jpg MMM-0296.jpg MMM-0297.jpg MMM-0298.jpg MMM-0298~0.jpg MMM-0300.jpg MMM-0301.jpg MMM-0302.jpg MMM-0303.jpg MMM-0304.jpg MMM-0305.jpg MMM-0306.jpg MMM-0307.jpg MMM-0308.jpg MMM-0309.jpg MMM-0310.jpg MMM-0311.jpg 

صبح مری حالش بده و باباش براش سوپ درست کرده و بهش میگه دیگه نرو پیش اون پسره و الان دیرت میشه باید بری پیش جونگ-این. جونگ-این میخواد برای سریالش یه گروه موسیقی مستقل انتخاب کنه. مری میره سر کار و جونگ-این میگه اگه حالت بده برو خونه استراحت کن و مری هم طاقتش تموم میشه و میگه من میخوام کار کنم یه کاری بهم بده و جونگ-اینم بهش توی خدمه ی عکسبرداری امروز که برای سریالشون دارن کار میده. موو-کیول و دوستاش اجرا دارن ولی یکی از دوستاش به اجرا نمیرسه و اون یکی دوستش مجبور میشه بجاش طبل بزنه. سو-جون داره عکسهای خودش و موو-کیول رو توی موبایلش نگاه میکنه و آهنگ موو-کیول رو گوش میده که یهو هوس میکنه و به موو-کیول زنگ میزنه، موو-کیول خیلی سرد میگه خیلی وقته گذشته چه خبر؟ سو-جون هم میگه دارم سریال در مورد گروه موسیقی بازی میکنم یادت افتادم ولی موو-کیول خیلی خشک و بی احساس جوابش رو میده و میگه الان اجرا دارم باید قطع کنم و قطع میکنه و سو-جون ناراحت میشه، مری میاد به سو-جون آب میده و میگه من طرفدارتم و اینا که همون زنه میاد توی گوش سو-جون میخونه که مری میخواد بد نامت کنه ولی سو-جون باورش نمیشه. مری توی توالت وایستاده و به باباش پیام میده که امشب چون کار داره دیرتر میره خونه که میشنوه یه دختره داره پشت تلفن در مورد سو-جون بد میگه، دختره میاد بیرون و میره ولی بعدش از یکی از توالتها سو-جون میاد بیرون و فکر میکنه مری بود که داشت اونا رو میگفت و موبایلش رو میگیره پرت میکنه و نمیذاره مری چیزی بگه و با عصبانیت میره بیرون، جونگ-این از اون زنه میپرسه چی شده و اون زنه هم میگه از توالت در اومد اینطوری شد. جونگ-این هم دنبالش میره بیرون. سو-جون میره توی کلوبی که موو-کیول اجرا داره و جونگ-این هم میاد تو و حدس میزنه که موو-کیول همون دوست پسر قبلیه سو-جونه. اون زنه هم که دنبال جونگ-این اومده بود تا میاد موو-کیول رو میبینه شورع میکنه به بد گفتن از موو-کیول، وسط آهنگی که موو-کیول داره میخونه دوستش طبل رو اشتباه میزنه و دیگه نمیزنه و اجرا خراب میشه ولی موو-کیول میبینه مردم همهمه میکنن بدون توجه شروع به خوندن میکنه و همه ساکت میشن (آخه کسی هست که با شنیدن صداش ساکت نشه) سو-جون و اون زنه میرن ولی جونگ-این میمونه و محو اجرای موو-کیول میشه. بعد اجرا اون دوست موو-کیول که به اجرا نرسیده بود میاد و توی تصادف دستش شکسته و بخاطر همین دیر اومد. دوستاش اینقدر عذرخواهی میکنن که موو-کیول عصبانی میشه و میزنه بیرون. جونگ-این میاد با موو-کیول حرف بزنه ولی محلش نمیذاره و میره... میشینه با دوستاش میخوره و مست میشن و بعد که توی خیابون تنها میشه میشینه یه گوشه و میبینه مری بهش پیام داده و نوشته که به خاطر دیروز ممنونم و دوباره مشروب نخوری به فکر سلامتیت باش، موو-کیول به مری زنگ میزنه ولی مری در دسترس نیست دوباره زنگ میزنه که یهو میبینه جونگ-این اومد پیشش. مری میره پیش سو-جون و بهش میگه برات سوءتفاهم شده اون من نبودم و درکت میکنم که چرا اونطوری رفتار کردی. جونگ-این و موو-کیول هم در مورد کار باهم حرف میزنن که جونگ-این میخواد موو-کیول آهنگ های سریالش رو بسازه.

MMM-0312.jpg MMM-0313.jpg MMM-0314.jpg MMM-0315.jpg MMM-0316.jpg MMM-0317.jpg MMM-0318.jpg MMM-0319.jpg MMM-0320.jpg MMM-0321.jpg MMM-0322.jpg MMM-0323.jpg MMM-0324.jpg MMM-0325.jpg MMM-0326.jpg MMM-0327.jpg MMM-0328.jpg MMM-0329.jpg MMM-0330.jpg MMM-0331.jpg MMM-0332.jpg MMM-0333.jpg MMM-0334.jpg MMM-0335.jpg MMM-0336.jpg MMM-0337.jpg MMM-0338.jpg MMM-0339.jpg 

صبح مری از سر کار میره خونه و باباش به زور میفرستش خونه ی جونگ-این. بعد خونه ی جونگ اینو نشون میده که موو-کیول بدون بلوز خوابیده و از خواب بیدار میشه  (قربونش بریم همه ی کاراش مثل گربه هاس حتی بیدار شدنش) و میبینه جونگ-این از حموم اومد بیرون و به موو-کیول میگه یادت نمیاد دیشب چی شد؟؟؟!!!!!! موو-کیول هم وقتی فکر میکنه یادش میاد که به جونگ-این گفته بوده من از سرما بدم میاد ولی خونه ام بخاری ندارم، پس جونگ-اینم آوردش توی خونه ی گرم و نرم خودش. از اون طرف هم مری میاد خونه ی جونگ-این و با خودش میگه حتما الان رفته سر کار راحت میرم میخوابم، میاد روی مبل دراز میکشه که یهو صدای جونگ-اینو میشنوه و با خودش میگه نرفته سر کار، همین موقع صدای جونگ-اینو میشنوه که میگه من فکر میکنم ما خیلی مناسب هم هستیم و در جوابش صدای یه مرد دیگه رو میشنوه که میگه یعنی اینقدر زیاد منو میخوای؟ مری با تعجب چشماش گرد میشه و میگه اون واقعا گیه؟ میره اتاق خواب و از پشت دستبد و گردنبد و موهای موو-کیولو میبینه و با تعجب میگه موو-کیول....!!!! موو-کیول هم متعجب میشه و سریع ملافه رو روی خودش میکشه و میگه تو اینجا چیکار میکنی... جونگ-این هم میگه شما همدیگه رو میشناسید؟؟؟ مری هم سریع میره پیش موو-کیول و میگه این شوهرمه. جونگ-این و موو-کیول هم  وقتی میفهمن کی هستن مات و مبهوت میشن، مری هم به موو-کیول نگاه میکنه و میگه عزیزم....

MMM-0340.jpg MMM-0341.jpg MMM-0342.jpg MMM-0343.jpg MMM-0344.jpg MMM-0345.jpg MMM-0346.jpg MMM-0347.jpg MMM-0348.jpg MMM-0349.jpg MMM-0350.jpg MMM-0351.jpg MMM-0352.jpg MMM-0353.jpg MMM-0354.jpg 

ای بابا این موو-کیول بدبخت چه گناهی کرده هر جا میره مری هست
تازه به اسم شوهر خودشم که معرفیش میکنه 
پایان قسمت سوم

۳ نظر:

مونا گفت...

سلام
واااااااااااااااای خیلی جیگر بود
مخصوصا اون قسمت انگشتاش
دستتون درد ننه

سحر بارانی گفت...

سلاااااااااااااااام
چطوریییییییییید؟خوبیییییییییییییید؟
عا لییییییییییی تر از عالیییییییییییییییییییییی بود
مرسیییییییییییییییییی
قر با نت
باییییییییییییییییییی

sara گفت...

سلام اپمممممممممممم با نظرت بیاااااااااا.میسییییی