صبح مری بیدار شده توی جاش به زخم روی پیشونیش دست میکشه و بیچاره گیج شده. جونگ-این پشت در اتاق مری میخواد یادداشت براش بذاره هی لای در میذاره ولی نمیشه و می افته، میشینه جلوی در میخواد یه جایی بذاره که مری درو باز کرد ببینه که یهو مری درو باز میکنه و میگه داری چیکار میکنی؟ جونگ-اینم یه لحظه خشکش میزنه و میگه میخواستم برات یادداشت بذارم بعد از اینکه رفتم بخونش. مری میگه من میخوام باهات بیام و با هم میرن. توی ماشین جونگ-این میپرسه از چه آهنگی خوشت میاد؟ مری هم مثل خنگا میگه از همه آهنگا خوشم میاد بجز آهنگایی که سر و صداش زیاده (یعنی از آهنگای ناز موو-کیول جون بدش میاد!) بعد یهو یادش میاد که موو-کیول راک میخونه، سریع میگه بجز آهنگای موو-کیول... آهنگ موو-کیولو میخونه و بعد میگه یهو دلم براش تنگ شد. میخواد بهش زنگ بزنه که جونگ-این بهش میگه نمیخواد بهش زنگ بزنی الان میبرمت پیشش. هر موقع هم خواستی اون مسافرت 4 روزه رو بری بهم خبر بده. موو-کیول هم داره توی خونه کار میکنه و اون دستکش نصفه ایی که مری بافته بود توی دستشه که یهو یاد دیشب که مری پشت تلفن بهش میگفت "عزیزم دوستت دارم" می افته و روی ورق کله ی یه گربه (مثلا خودشه) می کشه و بالا سرش علامت گفتگو میکشه و توش مینویسه ...Ma که a رو خط میزنه و بجاش e مینویسه...(یعنی میخواست بنویسه Mary Christmas ولی مینویسه Merry Christmas ) و بعدش به نصفه دستکشش نگاهی میکنه و لبخند ناز و دلربایی میزنه. موو-کیول توی حال خودشه داره حال میکنه که یهو صدای سو-جون میاد که داره سرفه میکنه و موو-کیول میره روی سو-جون که روی مبل خوابیده پتو میکشه و بهش میگه اینجا خونه ی منه دیشب نمیدونستم کجا ببرمت، بخاطر همین آوردمت اینجا... سو-جون آب میخواد و موو-کیول آب میاره و میگه آب معمولیه (یعنی یادشه که آب معدنی میخوره) سو-جون کامواها رو میبینه و میگه بافتنی میبافی، دوست دختر داری؟ موو-کیول هم هول میشه و میگه نه. توی راه که مری و جونگ-این دارن میان مری یه تلویزیون دست دوم میخرن و تا میرسن در خونه ی موو-کیول، سو-جون داره میره و به موو-کیول میگه حالا که با هم دوستیم راحت بهت زنگ میزنم. مری اونا رو دم در میبینه و یهو جونگ-اینو میگیره و به طرف خودش برمیگردونه، جونگ این هم متعجب به مری نگاه میکنه و مری میگه کرواتت کج شده و براش صافش میکنه. سو-جون که میره... مری بدو بدو میره طرف موو-کیول و میگه عزیزم... موو-کیول هم تا مری رو میبینه با ذوق میگه مـــری!... مری میگه چرا بهم نمیگی مری کریسمس و با کنجکاوی میگه اون سو-جون نبود؟ موو-کیول هم تا میاد بره تو یهو جونگ-این صداش میکنه و موو-کیول هم با تعجب به مری نگاه میکنه که مثلا این چرا اومده اینجا؟! جونگ-این میاد تو و میره اتاق موو-کیولو نگاه میکنه و میگه خیلی جالبه و از استدیوی موو-کیول خوشش میاد. موو-کیول هم با عصبانیت بهش نگاه میکنه. جونگ-این از موو-کیول میخواد که دوباره روی پیشنهاد کاریش فکر کنه ولی موو-کیول میگه نمیخوام. جونگ-این میگه از الان میخوام برای مری تلاشم رو بکنم. موو-کیول هم میگه مگه نگفته بودی نمیخوای عروسی کنی؟ جونگ-این میگه حالا دلایلی دارم که میخوام عروسی کنم و میدونم ازدواجتون با عشق بوده ولی رسمی نبوده و به موو-کیول میگه پاتو از گلیمت درازتر نکن و میره. موو-کیول هم به مری میگه اون چش شده؟ چیزی بین شما اتفاق افتاده؟! مری هم میگه تو چرا عصبانی هستی؟ و با کنجکاوی میپرسه که سو-جون رو از کجا میشناسی و دیشب باهم بودید؟! موو-کیول هم میگه به تو ربط نداره ولی مری میگه اون توی سریال ما داره بازی میکنه و مراقب باش درمورد ازدواج قلابیمون نفهمه. مری میبینه بافتنیش شکافته شده و سر موو-کیول جیغ میزنه. مری میره سر کار و جونگ-این میبرش با هم صبحانه بخورن و میرن رستوران و مری با تعجب به اطراف نگاه میکنه و میبینه کسی توی رستوران نیست و به جونگ-این میگه نکنه اینجا رو کرایه کردی؟ آخه توی سریالها پسرا برای اینکه از دختره خواستگاری کنن یه رستوران رو کرایه میکنن. مری تا اینو میگه یهو یه زنه و مرده وارد رستوران میشن و مری ضایع میشه و جونگ-این هم لبخند میزنه. جونگ-این، مری رو با نویسنده ی سریالش آشنا میکنه و مری برای فیلمنامه ایده میده.
مری میره پیش موو-کیول که توی پارک داره گیتار میزنه و نوشته ای که جونگ-این صبح بهش داده رو میخونه و موو-کیول هم با ناراحتی و عصبانیت گیتار میزنه و میخونه مادی گرای دوروی احمق.... مری هم میگه اول فکر میکردم به من اهمیت نمیده اما الان فرق کرده. موو-کیولم سریع بهش میگه پس برو با اون عوضی عروسی کن، مری هم میگه دیوونه شده نمیخوام باهاش عروسی کنم، اما چرا بهش میگی عوضی؟ بهش حسودیت شده؟ موو-کیولم میخنده و میگه چه حسودیی؟ مردها ، مردها رو بهتر میشناسن...باید مراقب باشی، اون خیلی مشکوکه. مری یهو لم میده به موو-کیول و میگه ممکنه بابام مراقبمون باشه و بهمون شک کنه. موو-کیول هم یهو بلند میشه و مری میخوره زمین... میرن خونه و مری برای موو-کیول غذا درست کرده و موو-کیول هم خوشش اومده و از غذا تعریف میکنه و با هول میخوره مری هم میگه انگار تا حالا غذای خونگی نخوردی، نگاه کن پوست و استخونی. یهو مامان موو-کیول میاد تو و میگه باهم زندگی میکنید؟؟؟ مری و موو-کیول هم زود میگن نه و مامان موو-کیول ازش پول میخواد و موو-کیول هم میبرتش بیرون با هم حرف میزنن. موو-کیول پول نداره بده ولی آخر سر دلش میسوزه و میگه سعی میکنم برات جورش کنم. مری هم تنها توی خونه نشسته صاحبخونه میاد و میگه به دوست پسرت بگو اومد بیاد پول بیعانه رو بده. بابای مری و بابای جونگ-اینم خوشحالن که رابطه ی اونا پیشرفت کرده. بابای جونگ-این به مری یه اتاق لباسهای گرون قیمت میده که برای عروس این خانواده بودن مناسب باشه. موو-کیول هم بخاطر مامانش میخواد گیتارش رو بفروشه ولی چون ارزون میخرن نمیفروشه. جونگ-این آهنگ "گرانبهای من" رو برای سو-جون گذاشته و باهم حرف میزنن و سو-جون میگه موو-کیول دوست پسرم بوده میخوای من باهاش حرف بزنم تا قبول کنه. که مری با لباسهای خوشگل و گرون میاد تو و هم سو-جون و هم جونگ-این خشکشون میزنه و سو-جون که داره میره به جونگ-این میگه با ناهار نامزدت خوش بگذره. مری هم یه لحظه تعجب میکنه که نکنه سو-جون میدونه که مری نامزد جونگ-اینه. مری و جونگ-این با هم میرن ناهار بخورن که مری به کفشهای پاشنه بلند عادت نداره و سختشه که از پله ها بالا بره که جونگ-این دستش رو میگیره و کمکش میکنه..... دوستای مری اونجا میبیننش و باهم میرن ناهار میخورن. سر ناهار دوست مری بهش میگه برای کسی که تاحالا دوست پسر نداشته خیلی خوش شانسیه که با همچین مردی قرار داره. جونگ-این هم تعجب میکنه و میگه تا حالا دوست پسر نداشته؟ ولی یه جوری جمع و جورش میکنن و میگن چون موو-کیول اولین عشق مری بوده، با پسر دیگه ای نبوده... جونگ-این یه لحظه میره یا تلفن حرف بزنه که دوستای مری هی گیجش میکنن. یکی میگه جونگ-این که پولداره خوبه و یکی دیگه میگه موو-کیول که هنرمنده و خوشگله خوبه، مری هم میگه ولش کنید من هیچکدومشون رو دوست ندارم و با هیچکدومشون عروسی نمیکنم. بابای جونگ-این برای بابای مری هم لباس میخره و میگه حالا زودتر عروسی بگیریم که بابای مری میگه نه زوده چون مری گفته بعد 100 روز.
سو-جون به موو-کیول میگه بیا کار رو قبول کن ولی موو-کیول میگه من برای اون عوضی کار نمیکنم. موو-کیول داره سو-جون رو راه میندازه که دوباره مری میبینشون و با خودش میگه چرا این هی میاد خونه ی موو-کیول؟؟؟!!! موو-کیول از صاحبخونه ش میشنوه که دوست دخترش پول و داده و وقتی مری میاد سرش داد میزنه که چرا دخالت کردی؟ مری هم میگه من هم اتاقیتم و باید کرایه بدم و.... که یه سند بدهکاری امضاء میکنن که موو-کیول بعدا پول مری رو پس میده. مری هم خوشحال میشه که حالا میتونه این 86 روز باقی مونده رو خونه ی موو-کیول بمونه. بابای مری میاد پیش موو-کیول و میگه اگه دخترمو دوست داری برو و بهش پول و بلیط میده ولی موو-کیول راضی نمیشه و میره باباهه هم دنبالش میره و با هم نشستن و باباهه مینوشه و مست شده و گیر میده که دخترم رو ول کن و از موو-کیول میپرسه مری رو دوست داری؟ موو-کیول هم هیچی نمیگه و باباهه میگه دخترم چقدر بدبخته که آویزون مردی شده که حتی دوستش نداره و میگه با کسایی که باهاشون راحت نیستم نمیتونم غیر رسمی حرف بزنم. موو-کیول یهو یاد همین دیالوگ مری می افته و سرش رو میندازه پایین و میخنده (این تیکه ی موو-کیول خیلی باحال و دوست داشتنیه) بابای مری میگه داری به من میخندی؟ موو-کیول سرش رو میاره بالا و میگه نه یاد یه چیزی افتاده بودم. مری درمورد مامانش با بابای جونگ-این حرف میزنه و با هم میگن میخندن که جونگ-این دوباره از راه میرسه میبینه باباش و مری با هم خوشحالن. جونگ-این مری رو میرسونه خونه شون و یهو میبینن که موو-کیول بابای مری که کاملا مسته رو داره کشون کشون میاره، یهو می افتن باباهه هم با اون وزنش می افته روی موو-کیول پوست استخونی خودمون... جونگ-این میاد خودی نشون بده و میخواد بابای مری رو کول کنه که زورش نمیرسه و می افتن و موو-کیول هم از خنده غش میکنه. بلآخره دوتا دامادها با هم میان ببرنش که روی موو-کیول بالا میاره.... (این گیون سوک شانس نداره حتما باید توی فیلما روش بالا بیارن)
موو-کیول داره با بدن دردش پیاده برمیگرده خونه که جونگ-این با ماشین میاد میگه بیا سوار شو ولی موو-کیول ردش میکنه. صبح مری بلیط رو توی جیب باباش میبینه و همه چیز رو میفهمه. مری میره پیش موو-کیول و ازش عذرخواهی میکنه ولی موو-کیول ناراحته و میگه بیا تمومش کنیم ولی مری التماسش میکنه و موو-کیول هم میگه باید فکر کنم و میره... مامان موو-کیول میاد خونه و مری که توی خونه تنهاس بهش میگه تا موو-کیول بیاد صبر میکنم و مری رو مجبور میکنه کیمچی درست کنه... موو-کیول پیش دوستاشه که سو-جون میاد و بهش میگه دوباره با کارگردان (جونگ-این) حرف بزن. مری دم در میبینه که سو-جون و موو-کیول دارن توی ماشین با هم حرف میزنن و ناراحت میشه که خودش داره توی خونه ی موو-کیول کار میکنه اونوقت موو-کیول رفته دیدن یه زن دیگه. موو-کیول میاد خونه و میفهمه مامانش از مری کار کشیده و به مری زنگ میزنه ولی مری جواب نمیده. مری هم توی خونه ی خودشون و اینقدر کار کرده دستاش درد میکنه نشسته و دوباره داره به موو-کیول و سو-جون فکر میکنه و ناراحته. موو-کیول میره توی یخچال کیمچی ها رو میبینه و نارحت میشه.
فرداش موو-کیول میره شرکت جونگ-این و میگه اگه بذاری گروهم آهنگ ها رو بزنن من برات کار میکنم. جونگ-این هم میگه باشه ولی اگه خوب نبودن باید برن که موو-کیول عصبانی میشه و میخواد بره که یهو مری میاد تو... موو-کیول با تعجب به لباسای مری نگاه میکنه مری هم خودشو میزنه به اون راه و میگه نمیدونستم مهمون دارید و میره. سو-جون و جونگ-این میرن تا یه کار رو ببینن. مری و موو-کیول هم میرن با هم حرف بزنن. موو-کیول بخاطر رفتار مامانش معذرت خواهی میکنه و مری هم بخاطر رفتار باباش. مری بهش میگه نباید این کارو قبول کنی چون توی اداره همه میفهمن... موو-کیول میگه تو همیشه سر کار اینطوری لباس میپوشی؟ اصلا بهت نمیاد، فکر میکردم با دخترهای دیگه فرق داری ولی تو هم به فکر پولی و لباسهای مارکدار دوست داری. مری هم میگه من اگه پول دوست بودم با تو ازدواج قلابی نمیکردم و با یه مرد پولدار عروسی میکردم. جونگ-این از راه میرسه و موو-کیول بهش میگه من اینکارو انجام نمیدم و میذاره میره. مری هم ازش تشکر میکنه و موو-کیول دوباره میگه به خاطر تو نبود. یهو سو-جون میاد و دست موو-کیول و میگیره و میگه بیا حرف بزنیم که موو-کیول دستش رو کنار میزنه و میگه من حرفی ندارم و میره و سو-جون هم دنبالش میره، مری هم نگا نگاشون میکنه. همون زنه که اول قراردادش با موو-کیول بهم خورد میبینش و سریع میره پیش جونگ-این و از موو-کیول بد میگه. و بعدشم میره خونه ی موو-کیولو بهش میگه تو مدرک نداری که به من پول فسخ قرارداد رو دادی و روی مخ موو-کیول راه میره. جونگ-این به مری میگه انگار نمیدونستی اون اومده اداره، با هم درمورد کار حرف نزده بودید؟ رفتارتون خیلی ناشیانه بود. مری هم میگه یعنی به عشق و ازدواجون شک کردی؟ موو-کیول ناراحت و تنها توی خونه ش نشسته که مری از راه میرسه و به پاش میافته موو-کیول میگه حوصله ندارم...مری میگه تو رو خدا کمک کن اون به ما شک کرده، الان که اومد کمکم کن. جونگ-این که میاد تو مری بازوی موو-کیولو میگیره و سرش رو میزاره روی شونش و لبخند میزنه (فکر کرده با یه همچین حرکتی شک جونگ-این برطرف میشه) موو-کیول به جونگ این میگه گفتی میخوای تلاشتو بکنی و من پامو از گلیمم درازتر نکنم؟ و همینطور که جونگ-این نگاشون میکنه مری رو به طرف خودش برمیگردونه و میبوسش....
موو-کیول جون مری بی تجربه رو سورپرایز کردی
حالا با این کاری که موو-کیول کرد جونگ-این و مری چیکار میکنن؟
پایان قسمت پنجم
۳ نظر:
سلام من سارام.اپمممممممم.با نظرت بیا
سلااااااااااااااااااام
دو خواهر گل خوبییییییید؟
مرسیییییییییییییییییییییی عالی بود
دست های گلتون درد نکنه
واقعا وبلاگ با حال و فعا لیی سا خته اید (خسته نبا شید و سر بلند با شید)
بازم منتظر خلا صه بعدی هستم با شوق زیاد
قر بو نتون
باییییییییییییییییی
kamsamida
ارسال یک نظر