۱۳۸۹ بهمن ۵, سه‌شنبه

خلاصه و کپچرهای قسمت شانزدهم (قسمت آخر) سریال با من ازدواج کن مری - Marry me Mary

بعد از اینکه موو-کیول میره، به مری زنگ میزنن و میگن که جونگ-این بهوش اومده.... مری هم خوشحال میشه، جونگ-این هم به باباش میگه نمیشه این عروسی رو کنسل کنیم؟ من مری رو دوست دارم، نمیخوام اینطوری عروسی کنه که هیچوقت شاد نباشه. باباهه هم میگه همه چیز برای عروسی آماده س فقط باید تو حالت خوب بشه. موو-کیول هم ناراحت توی خونه ش نشسته و بلند میشه با ناراحتی وسایل مری رو جمع میکنه (مری که هیچی نگفت، جونگ-اینم که قبلا بهش گفته بود مری رو بهت نمیدم، بیچاره نا امید نا امید شده) که یهو مری میاد و موو-کیول با تعجب نگاهش میکنه و مری میگه جواب من اینه، احمق. موو-کیول هم وسایل رو ول میکنه و مری رو بغل میکنه و میگه ممنون که برگشتی پیشم. جونگ-این به موو-کیول زنگ میزنه و میگه بیا بیمارستان باهات حرف بزنم. بابای جونگ-این هم به بابای مری زنگ میزنه و میگه عروسی رو بندازیم جلو. بابای مری هم متعجب میشه که چرا اینقدر عجله داره. موو-کیول هم میره پیش جونگ-این، جونگ-این میگه من برای عروسی برنامه ریختم و برام درسته که باهات رقابت عادلانه ای داشته باشم. موو-کیول هم میگه نمیفهمم چی داری میگی و میره، جونگ-این با خودش میگه بموقع میفهمی. مری میره پیش باباش و باباهه میگه که بابای جونگ-این میخواد زودتر عروسی بگیره و مری هم ناراحت میشه. مری به موو-کیول اس ام اس میده که بهم 3 روز وقت بده تا دیگه واقعا رابطه ام رو با جونگ-این قطع کنم، دوست دارم به احساساتی که چند لحظه پیش داشتم اعتماد کنی. موو-کیول هم قبول میکنه و میگه بعد از 3 روز ساعت 4 بیا پارک. حالا سه روز گذشته و مری و جونگ-این توی آرایشگاه دارن برای عروسی آماده میشن و وسایل و موبایل مری رو ازش میگیرن. موو-کیول هم همینطور که میره پارک توی راه یاد خاطراتش با مری میافته، میره جای همیشگیش میشینه و آهنگ میزنه و میخونه.


سو-جون که رفته عروسی زنگ میزنه به دوست موو-کیول و میگه چرا شما هنوز نیومدید عروسی. دوست موو-کیول هم که از هیچی خبر نداره میفهمه عروسی مری و جونگ-اینه و سریع میرن پیش موو-کیول و بهش میگن که بره جلوی عروسی رو بگیره، موو-کیول هم اول فکر میکنه دارن شوخی میکنن ولی بعدش سریع تا سالن میدوئه و خودشو به عروسی میرسونه و دقیقا زمانی میرسه که مری مقابل جونگ-این وایستاده و بهش لبخند میزنه (همش ناراحت بود از شانس تا موو-کیول اومد لبخند زد) موو-کیول هم وقتی لبخند مری رو میبینه اشک توی چشماش جمع میشه و نا امید از سالن میاد بیرون. بعد از اینکه موو-کیول میره عاقد از جونگ-این میپرسه آیا قسم میخوری وی مری رو همیشه دوست داشته باشی؟ ولی جونگ-این هیچی نمیگه و عاقد دوباره میپرسه، جونگ-این هم با مکث طولانی میگه بله، همیشه دوستش خواهم داشت... اما این عروسی نمیتونه اتفاق بیافته. همه متعجب میشن و جونگ-این میگه این عروسی بخاطر قولی که خیلی وقت پیش پدرامون بهم دادنه، ولی ما دوتا نمیخوایم عروسی کنیم. خلاصه باباهاشون ناراحت میشن و جونگ-این دست مری رو میگیره و از سالن میبرش بیرون. مری لباسشو عوض میکنه و یهو دوستاش بهش زنگ میزنن و میگن که موو-کیول هم اومده بود و الان رفته، زود برو بهش برس. مری هم سریع میره. موو-کیول نا امید میره خونه ش و درحالی که گریه میکنه (اشکاتو نبینیم جیگرمون کباب میشه) به گردنبندی که برای مری خریده بود نگاه میکنه، موو-کیول توی تختش دراز کشیده که سو-جون میاد و بهش میگه که مری و جونگ-این فرار کردن و عروسی کنسل شده. موو-کیول هم متعجب میشه و سریع میره بیرون. بابای جونگ-این هم داره سر جونگ-این داد میزنه و باهاش دعوا میکنه که چرا اونطوری کرده، جونگ-این میگه اگه اینکارو نمیکردم، مجبورم میکردی با مری عروسی کنم، من مری رو دوست دارم ولی نمیتونم بخاطر عشق تو به مامانش، با مری عروسی کنم. باباهه هم میخواد بهانه درست کنه که یهو بابای مری که همه چیزو شنیده میاد توی اتاق و به بابای جونگ-این میگه یعنی چی؟ تو احساسی به مامان مری داشتی؟. ناراحت میشه و میره.

MMM-1521.jpg MMM-1522.jpg MMM-1523.jpg MMM-1524.jpg MMM-1525.jpg MMM-1526.jpg MMM-1527.jpg MMM-1528.jpg MMM-1529.jpg MMM-1530.jpg MMM-1531.jpg MMM-1532.jpg MMM-1533.jpg MMM-1534.jpg MMM-1535.jpg MMM-1536.jpg

موو-کیول هم سریع خودشو میرسونه پارک و میبینه مری توی اون سرما منتظر موو-کیول نشسته. مری هم درحالی که اشک توی چشماش جمع شده میگه خیلی دنبالت گشتم، چرا الان اومدی؟ موو-کیول هم که اشک توی چشماش حلقه زده میگه ببخشید، بهت اعتماد نکردم و عصبانی شدم... به تو شک نکرده بودم، به خودم شک کرده بودم. موو-کیول، مری رو بغل میکنه و بازم ازش عذرخواهی میکنه. بعدش میرن خونه ی موو-کیول، مری میگه یه چیزی رو درمورد عروسی بهت نگفته بودم. و براش تعریف میکنه که وقتی جونگ-این توی بیمارستان بوده با هم حرف زدن و برگه های طلاقشون رو آماده کردن. (ای نامردا پس چرا به موو-کیول نگفتید، بیچاره اینقدر ناراحت بود که نصف گوشتاش آب شد) موو-کیول هم یاد حرفهای جونگ-این میافته و میفهمه چرا اونطوری گفته بود. موو-کیول به مری میگه یه لحظه چشماتو ببند. مری هم چشماشو جمع میکنه و میگه نکنه میخوای بازم شیطونی کنی؟ چشماشو میبنده و موو-کیول گردنبند رو درمیاره و تا مری چشماشو باز میکنه و میبینش با خوشحالی میگه گربه س. موو-کیول میگه میخواستم کریسمس بهت بدمش ولی نشد، ببخشید. مری هم میگه مرسی. و لپ موو-کیولو بوس میکنه و میگه این گربه تویی؟ موو-کیول هم میگه نمیدونم، شبیه منه. مری هم میگه تو یه گربه ای. جونگ-این هم میره خونه ش و میبینه باباش همه چیزشو ازش گرفته و بی خانمانش کرده ولی توی شرکتش کارمنداش بهش اعتماد میکنن و تنهاش نمیذارن. فرداش مری میخواد بره پیش باباش که یهو جونگ-این بهش زنگ میزنه و با هم میرن که مراحل طلاقشون رو ادامه بدن. جونگ-این میگه طلاق راحتر از چیزی که فکر میکردم بود، براش آماده بودم ولی یکم ناراحتم. مری هم ازش تشکر میکنه و میره پیش باباش، حال باباهه بده و به مری میگه من اشتباه کردم که خیلی ساده بودم. خلاصه مری از حرفاش میفهمه که جونگ-این الان توی دردسره و به موو-کیول زنگ میزنه میگه جونگ-این بخاطر من توی دردسره. موو-کیول هم با شوخی میگه چیه؟ الان جلوی من نگران شوهر سابقتی؟ خلاصه موو-کیول میگه بهش رسیدگی میکنم و گوشی رو قطع میکنه، مری هم گردنبندش رو نگاه میکنه و میگه ممنون موو-کیول.

MMM-1537.jpg MMM-1538.jpg MMM-1539.jpg MMM-1540.jpg MMM-1541.jpg MMM-1542.jpg MMM-1543.jpg MMM-1544.jpg MMM-1545.jpg MMM-1546.jpg MMM-1547.jpg MMM-1548.jpg MMM-1549.jpg MMM-1550.jpg MMM-1551.jpg MMM-1552.jpg MMM-1553.jpg MMM-1554.jpg MMM-1555.jpg MMM-1556.jpg MMM-1557.jpg MMM-1558.jpg MMM-1559.jpg

جونگ-این هم مجبوره توی دفتر کارش بخوابه و هرکاری میکنه روی مبل خوابش نمیبره و بلند میشه با چمدوناش میره خونه ی موو-کیول و میگه فکر کنم باید یه مدتی اینجا بمونم. موو-کیول هم با تعجب بهش نگاه میکنه. موو-کیول بهش میگه روی مبل بخواب. ولی جونگ-این با کمال پررویی میگه پرده میزنیم وسط تخت و با هم میخوایبم. موو-کیول هم بهش میگه توی خونه ی من از قوانین من پیروی کن. جونگ-این هم یهو یاد اون یه شبی که موو-کیول موند خونه ش و جونگ-این مجبورش کرده بود روی مبل بخوابه میافته و دیگه نمیتونه چیزی بگه و میره روی مبل میخوابه. جونگ-این که دیگه هیچی براش نمونده ماشین موو-کیول رو برداشته برچسب شرکت رو روش زده و با اون میرن سر کار. برگشتنی از سرکار موو-کیول خوابش برده و سرش میافته روی شونه ی جونگ-این، جونگ-این اول با تعجب نگاهش میکنه ولی بعدش لبخند میزنه (انگار همونطور که توی قسمتهای اول مری فکر میکرد واقعا جونگ-این یه چیزیش هست!!!!!) موو-کیول یهو از خواب بیدار میشه و میبینه سرش روی شونه ی جونگ-اینه، ناراحت میشه و میگه ایــــــش. وقتی میرن خونه یهو مری جونگ-اینو میبینه و تعجب میکنه ولی جونگ-این هم زرنگ بازی در میاره و میگه بخاطر کار اومدم اینجا زندگی میکنم، آخه نمیشه به موو-کیول اعتماد کرد. مری به جونگ-این میگه بیا شام بخور. ولی جونگ-این تعارف میکنه و میخواد نیاد، مری هم هی اصرار میکنه و وقتی جونگ-این قبول میکنه، حرص موو-کیول در میاد و با عصبانیت جونگ-اینو نگاه میکنه. سو-جون از جونگ-این میپرسه چرا مری رو دادی به موو-کیول؟ جونگ-این هم میگه فقط میخواستم از دست پدرم آزاد بشم، چه توی کار و چه توی عشق. 


مری و موو-کیول و جونگ-این دوباره سه تایی نشستن شام بخورن که مری یکم از غذای خودشو میده به موو-کیول و جونگ-این هم با مظلومیت نگاه میکنه و موو-کیول که میبینه داره اونطوری نگاه میکنه یه خرما برمیداره میده به جونگ-این، جونگ-این هم میخواد تلافی کنه، میخواد کیمچی برای موو-کیول بریزه که موو-کیول ظرفشو برمیداره و نمیذاره، جونگ-این هم از حرصش برمیداره نمک میریزه توی غذای موو-کیول و موو-کیول هم با عصبانیت نگاهش میکنه، مری هم فقط با تعجب به رفتار اون دوتا نگاه میکنه. (خدایی این صحنه خیلی نازه) به جونگ-این خبر میدن که سریالش تایید شده و موو-کیول خوشحال میشه ولی به روی خودش نمیاره. بلاخره طلاق مری و جونگ-این ثبت میشه و توی خونه ی موو-کیول برای جداییشون جشن میگیرن.

MMM-1575.jpg MMM-1576.jpg MMM-1577.jpg MMM-1578.jpg MMM-1579.jpg MMM-1580.jpg MMM-1581.jpg MMM-1582.jpg MMM-1583.jpg MMM-1584.jpg MMM-1585.jpg

یک سال میگذره و مری توی پارک داره برای فیلمنامه ای که مینویسه از مردم اطلاعات جمع میکنه که جونگ-این میاد و از حرفاشون معلوم میشه که جونگ-این با باباش آشتی کرده. و مری هم توی دانشگاه ارشد شده و یکی از هم دانشگاهی هاش میاد میپرسه این مرد کیه؟ و مری میگه شوهر سابقمه!!! موو-کیول هم توی پارک داره آهنگ میزنه و میخونه و مری هم با محبت بهش نگاه میکنه. و مری روی این تصویر میگه من و موو-کیول هنوز همونطوری هستیم و هی دعوا میکنیم و آشتی میکنیم، تنها چیزی که عوض شده اینه که موو-کیول مهربونتر شده. (دیگه از اون مهربونتر؟) بعدش مری و موو-کیول توی خونه نشستن و موو-کیول موفق شده برای خونه ش بخاری بخره و مری بهش میگه حالا که بخاری داریم دیگه بیش از حد زیادش نکردی؟ وقتی اینجا سرد بود بهتر بود، همیشه همدیگه رو بغل میکردیم. موو-کیول کنارش میشینه و میگه اگه اینطوری فکر میکنی چرا بخاری رو نمیشکونی؟ و مری رو بغل میکنه. سو-جون هم برای خودش بازیگر محبوبی شده ولی هنوزم تند رفتار میکنه. آخرین صحنه ی فیلم هم مری و موو-کیول با خوشحالی دارن توی خیابون راه میرن و موو-کیول لپ مری رو میبوسه............


و بلاخره عشق مری و موو-کیول عاقبت به خیر شد

پایان قسمت شانزدهم
و پایان این سریال دوستداشتنی

۲ نظر:

zeinab گفت...

خیلی خوب بود.مرسی

katane گفت...

اي جان با حال تموم شد

راستي kbswoeldداره به جاي مري dream high نشون ميده اين هفته دو قسمتشو نشون داد با حاله